برگه:Quran-Elmi.pdf/۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
ص ۵
جزو ۱
سوره بقره

آنها را از رعد و کور میکند ز برق یقین خدا بر هر چیزی قادر است (۲۰) ای مردم عبادت کنید خدائی را که خلق کرد شما را و آنهائی را که پیش از شما بودند شاید شماها پرهیزکار شوید (۲۱) آنکه گردانید برای شما زمین را بساط گسترده و آسمان را سقف و فرستاد از آسمان آب پس بیرون آورد بسبب آن آب از میوه‌ها روزی از برای شما پس شما قرار ندهید از برای خدا شرکاء و شما میدانید که این بیانات از روی حقیقت است (۲۲) اگر شماها تردید دارید از قرآنی که فرستادیم بر پیغمبر که بندهٔ ماست پس بیاورید یک سوره مثل آن را و بخوانید گواهان خودتان را که بجز خداست اگر راست میگوئید (۲۳) پس اگر نکرده‌اید و نمیکنید این کار را پس بپرهیزید از آتشی که هیزمش از مردم گناهکار و از سنگهاست که مخصوص است از برای کفار (۲۴) و مژده بده ای پیغمبر آن کسانیرا که ایمان آوردند و اعمال خوب کردند بیقین از برای آنهاست باغهائی که جاری است از میان آن‌ها نهرهای آب و هر وقت روزی داده شوند از میوه‌های بهشت روزی آمادهٔ بگویند مؤمنین اینست آنچه روزی دادند ما را پیش از این و تمام میوه‌ها و مأکولات یکرنگ و یک طعم دارد و هر چه خوردند فوراً بجای آن مثل آن خلق میشود و از برای مؤمنین است در بهشت زنهای پاک و پاکیزه و ایشان در بهشت همیشه خواهند بود (۲۵) بدرستیکه خدا شرم نمیکند از اینکه مثل بیاورد و در امثال خود پشه و بزرگتر آنرا که مگس و عنکبوتست برای خدا هر مثلی که در قرآن بیاورد شرم و ملاحظهٔ در آن نیست پس اما آنهائیکه ایمان آوردند میدانند که این بیان درست است از جانب پروردگار دانا آن کسانیکه کافر شدند پس میگویند چه خدا خواسته است از این مثل گمراه میکند باین مثل بسیاری را و هدایت میکند بسیاری را و گمراه نمیکند بآن مثل مگر فاسقین را (۲۶) آنهائی که میشکنند عهد خدا را بعد از آنی که محکم کرده‌اند آن عهد را و قطع میکنند آنچه را که امر کرده است خدا بآن در وصل و پیوند و فساد میکنند در زمین آنها و کلا زیان‌کارند (۲۷) چگونه کافر میشوید بخدا و حال اینکه شماها مرده بودید پس زنده کرد شما را بعد میمیراند شما را باز زنده میکند شما را پس بسوی او بر میگردید (۲۸) اوست خدائی که خلق کرد از برای شما هر چه در زمین است و کلا پس از آن شروع کرد بخلق کردن آسمان‌ها پس مرتب کرد هفت آسمان و خدا بهر چیزی داناست (۲۹) وقتی گفت خدای تو