این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
123
OMAR KHAYYAM
۱۸۰
طبعم بنماز و روزه چون مائل شد | ||||||
گفتم که مرادِ کلّیم حاصل شد | ||||||
افسوس که آن وضو ببادی بشکست | ||||||
وان روزه به نیمِ جرعه می باطل شد |
۱۸۱
طبعم همه با رویِ چو گل پیوندد | ||||||
دستم همه با ساغرِ مل پیوندد | ||||||
از هر جزوی نصیبِ خود بر دارم | ||||||
زان پیش که جزویم بکل پیوندد |
۱۸۲
عشقی که مجازی بود آبش نبود | ||||||
چون آتشِ نیم مرده تابش نبود | ||||||
عاشق باید که ماه و سال و شب و روز | ||||||
آرام و قرار و خورْد و خوابش نبود |
180. C. L. N. A. I. In line 2, scan kullĭyam. In line 4, note izáfat dropped after silent he.
181. C. L. N. A. I. Line 4 alludes to reabsorption in the Divine essence. Note juzwĭyam, and tashdíd of kull dropped.
182. L. N. B. Line 3 is in metre 17.