برگه:Parcham-kasravi-01-01.pdf/۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
—۳—

اینمردم آن بدآموزیهاست که از کتابها و یا از روزنامه‌ها یاد میگیرند. اینست گمراه گردیده از دانستن حقایق زندگانی و از هر چیزیکه مایه پیشرفت توده و نیرومندی کشور، بالاخره وسیله آسایش تواند بود بی‌بهره میمانند.

مثلا در نتیجه آن کتابهاست که می‌نشینند و سخن از پیشامدهای هزار و سیصد سال پیش بمیان می‌آورند و بر سر اینکه ابوبکر خلیفه بایستی بود یا علی با هم کشاکش میکنند، در نتیجه آنهاست که خدا و آیین او را نشناخته در سختیها از فلان گنبد گشایش کار می‌طلبند، در نتیجه آنهاست که هر زمان که در سایهٔ نادانیهای خود گرفتاری پیدا می‌کنند گستاخانه گناهان را بگردن خدا انداخته چنین وا می‌نمایند که خدا خشم گرفته و آن گرفتاریرا فرستاده و میخواهند با لابه و زاری خدا را از سر خشم فرود آورند، در نتیجه آنهاست که دلها پر از جبریگریست، در نتیجه آنهاست که زندگی را خوار داشته چنین میدانند که آبادی آنجهان جز در ویرانی اینجهان نتواند بود، در نتیجه آنهاست که بمشروطه که بهترین شکل حکومت است ریشخند میکنند، میهن‌پرستی را که وظیفه هر غیرتمندیست نکوهش می‌نمایند، مالیات دادن و بسربازی رفتن را حرام میشمارند، در نتیجه آنهاست که از یکتوده سنی و شیعی و صوفی و شیخی و کریمخانی و متشرع و علی‌الهی و ازلی و بهایی و اسماعیلی و زردشتی و کلیمی و مسیحی پدید آمده... اگر بخواهم همه را بشمارم باید صد صفحه بیشتر را پر گردانم.

ما میگوییم: انگیزه درماندگی و زبونی مردم اینهاست. اینهاست که توده را از هم پراکنده و دسته دسته بجان یکدیگر انداخته، اینهاست که خونها را از جوش انداخته و پستی و زبونی بار آورده، اینهاست که اندیشه‌ها را گمراه گردانیده و از حقایق زندگانی پرت ساخته، اینهاست که فهم‌ها و خردها را بیکاره گردانیده، اینهاست که خوی‏های ستوده را از میان برده.

شما اگر گفته‌های ما را نمی‌پذیرید هر سخنی دارید بگویید. بگویید تا بدانیم. اینکه خود را کنار گیرید و تنها رنجیدگی نشان دهید بسیار بیهوده است. از رنجیدگی شما ما را چه باکست؟!. این خود گناهی از شماست که در چنین زمینه بسیار ارجداری بی‌پروایی نمایید و کنار ایستید، و آنگاه از یک نتیجه روشنی که ما از گفتگوهای خود برمیداریم برنجیدگی پردازید.