برگه:Parcham-kasravi-01-01.pdf/۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
—۲—

یکم دیماه و داستانش

- ۱ -

چنانکه خوانندگان میدانند ما یکم دیماه (یا روز یکم زمستان) را عید گرفته در آنروز در همه جا کتابهایی را میسوزانیم. این کار را چرا می‌کنیم؟.. کتابها را چرا می‌سوزانیم؟.. برای اینکه آنها را سرچشمه بدبختیها می‌شناسیم و بیاری خدا و بخواست او بخشکانیدن آن سرچشمه میکوشیم.

کسانی بما ایراد گرفته رنجیدگی می‌نمایند. میگویم: از رنجیدگی چه برخیزد؟!. بهتر است بسخنان ما گوش دهید و با ما بداوری بنشینید که اگر حق با شماست ما دست از این رفتار برداریم. وگرنه شما با ما همدستی کنید.

ما باین کار بیمقدمه برنخاسته‌ایم. ما سالهاست در این راه میکوشیم و تاکنون صد گفتار بیشتر نوشته این نشان داده‌ایم که مایه بدبختی اینمردم اندیشه‌های پریشان و بدآموزی‌های فراوانیست که در کتابها و مغزها جا گرفته. این را با دلیل‌های بسیار روشن گردانیده‌ایم.

سپس چون بکوشش پرداخته میخواهیم بیاری آفریدگار جهان ریشه آن بدآموزیها را براندازیم در آن راهست که بنابود کردن کتابها میکوشیم و هر چه را بدست آوردیم بآتش می‌کشیم. دوباره می‌گویم: این کار را با خواست خدا میکنیم.

کنون شما هر سخنی دارید بگویید. آیا این توده را بدبخت و گرفتار میدانید؟! اگر میدانید انگیزه آن چیست؟!. چرا بیست ملیون مردم نمیتوانند بسرفرازی و آسودگی زندگی کنند؟!.. چرا نمی‌توانند این سرزمین باردهی را که خدا بآنان داده نگه دارند و آباد گردانند و از آن بهره جویند؟!.. چرا همیشه توسری‌خور و لگدمالند؟!. چرا از هر حادثه‌ای شکست‌یافته بیرون می‌آیند؟!. آیا ایرانیان چه چیزشان کمتر از دیگرانست؟!.. ساختمان تنیشان ناتوانتر است؟!. نیروهای مغزیشان کمتر است؟!.. آخر از چیست که بدینسان زبون و درمانده‌اند؟!..

ما انگیزه اینها را روشن گردانیده‌ایم. دوباره می‌گویم: بنیاد بدبختی