در پیرامون زبان
-۱-
راست گردانیدن زبان فارسی و بنیکی آوردن آن یکی از خواستهای ماست که از سال ۱۳۱۲ که بکوشش برخاسته ایم یکی هم اینرا دنبال کرده ایم اینک بار دیگر بیکرشته سخنانی در پیرامون آن می پردازیم.
گذشته از اینکه زبان یک توده آیینه فهم و اندیشه ایشانست و یکزبان نارسا اندیشه ها را نیز نارسا گرداند و ایرانیان اگر میخواهند از توده های بافهم و دانش جهان بشمار روند باید دارای یکزبان درستی باشند، ما خود در این کوششها که در راه نیکی جهان آغاز کرده ایم بیش از همه بیکزبان درست و رسایی نیاز میداریم.
فارسی یکی از زبانهای روان و آسان و ساده جهانست. ولی با حالیکه می بود آکهای بسیار میداشت که گذشته از نابسامانیها و بهمخوردگیها، آلودگیها، از تنگی بفهمانیدن بسیاری از معنی ها توانا نمی بود. از اینرو می بایست آنرا بسامان آوریم و راست و درست گردانیم و بفهمانیدن معنی ها توانایش سازیم.
کوشش دربارهٔ زبان فارسی تاریخچه ای میدارد، هنوز بیش از زمان مشروطه کسانی پی به آکمندی این زبان برده آرزوی کوشش در راه آنرا می داشته اند. پس از مشروطه که روزنامه در ایران بسیار گردید و نویسندگانی در این کشور پدید آمدند گاهی کسانی از آنان در این زمینه نیز بگفتارهایی می پرداختند و در هر چند سال یکبار گفتگو از این باره در روزنامه ها پدیدار می گردید و گفتارهایی نوشته می شد. تا در بیست و اند سال پیش آقای ابوالقاسم آزاد مراغه ای از هندوستان بایران آمد و در تهران در این زمینه بگفتگو پرداخت و گفتارهای پیاپی نوشت و خود مهنامه بنیاد گزاشت. و چون با یک گرمی و پافشاری این زمینه را دنبال می کرد یک تکانی در میان جوانان پدید آورد
چیزیکه هست، این کسان چه پیش از مشروطه و چه پس از آن، تنها آمیختگی با کلمه های بیگانه را پدیده گرفته یگانه آک زبان فارسی این را می شناختند و از آکهای دیگر آن ناآگاه می بودند. از اینرو تنها به بیرون کردن