برگه:Parcham-kasravi-01-01.pdf/۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
—۱۸—

گران میخرند و مایه گرانی میشوند.

اینها سخنانیست که بزبانها افتاده. ولی اینها هیچیکی مایه این گرانی بی‌اندازه نتواند بود. اگر راستی را خواهیم سرچشمهٔ این گرانی بیرون از اندازه چیز دیگری میباشد. یکدسته پولدارانی در تهران و دیگر شهرها پیدا شده‌اند که دلبستگی بکشور و توده نمیدارند و هر یکی جز در پی پول اندوزی نمیباشند و چون فرصت یافته‌اند سنگدلانه پیاپی بنرخ کالاها میافزایند.

اینان یکدسته‌شان جهودانند که از همه سرفرازیها و خوشیهای جهان تنها پول اندوختن را میشناسند و در راه آن پروا از هیچ کس و هیچ چیزی نکنند.

یکدسته‌شان بی همه چیزانند که در این سی سال (در نتیجه نادانیهای برخی روزنامه‌نویسان) در این کشور پدید آمده‌اند، و زندگی را جز کوشیدن بپول‌اندوزی، و آسایش و خوشی را جز خوردن و خوابیدن و کامگزاردن نمی‌شناسند.

یکدسته انبوه دیگر حاجیها و مشهدی‌های نمازخوانند که از قانون و کشور و توده و دولت و همه چیزها بیزار میباشند، و بهمه اینها خندیده کمترین ارجی نمیگزارند، و از روی کیش و آیین خود چنین می‌پندارند که از هر راهی که پول دربیاورند درآورده‌اند. و هر پوستی از مردم بکنند کنده‌ند، تنها باید «وجوه شرعی» خود را بپردازند، و برای «احتیاط» بملایان «رد مظالم» کنند. و گاهی نیز روضه‌خوانانند و یا در اتومبیل نشسته بزیارت روند.

داد و ستد کالاها بیش از همه در دست این سه دسته است، و اینان چنانکه گفتیم، تشنهٔ پولند، و چون هیچ گونه جلوگیری از درون خود نمیدارند و از بیرون نیز - چه از سوی دولت و چه از سوی مردم - جلوگیری نمی‌بینند با یک گستاخی و دلگرمی بلخت کردن خاندانها میپردازند.

این بدرفتاری تنها امروز نیست. اینان دسته‌هایند که پدید آمده‌اند و اگر جلوگیری نشود همیشه مایه دردسری برای این مردم خواهند بود. از آنسوی این بدرفتاری از آنان یکریشه ژرفی میدارد و خود یک جستار ارجداری میباشد. اینست بیجا نمیدانم در اینجا از آن بگفتگو پردازم. کسانیکه «حقوق» یکماهه