پولداران و آزمندان
-۱-
در تبریز مثلی هست میگویند: «درد را که میکشد؟.. دردمند» در آشوبهای جهانی نیز یک توده که ناتوانترند بیش از دیگران رنج کشند و آسیب بینند، و اینک گواه آن این جنگ جهان آشوب و حال تیره ایرانیانست.
در اینجنگ که دولتهای بزرگ باهم میکنند، ایران گذشته از اینکه پادرمیان نمیدارد از میدانهای جنک نیز بدور میباشد، و با اینحال بیش از خود کشورهای جنگنده گزند و آسیب مییابد، چرا؟.. زیرا که ناتوانست، زیرا که بهمبستگی در میان مردم آن بسیار کمست.
ببینید در اینهنگام که تودهها بیک تلاش بزرگی افتاده، و هر تودهای در راه آینده خود بجانفشانیهایی میپردازد، در این کشور آینده و گذشته بیکبار فراموش گردیده، و سود و زیان توده یکسره در کنار افتاده، و یکدسته پولداران تو گویی راهزنند که بیک کاروان بی پاسبانی زدهاند، و یا گرگانند که بیک گلهٔ بیشبانی افتادهاند، با صد آز و هوس سرگرم لخت کردن خانمانها و اندوختن گنجینههایند. هفتهای نمیگذرد که اینان بروی نرخها نکشند.
یکی نمیپرسد: اینهمه گرانی از کجاست؟!.. این بالا رفتن روزافزون نرخها تا کی خواهد بود؟!.. اگر از شهریور ۱۳۲۰ بگیریم در این یکسالونیم بیشتر کالاها پنج یا شش بر یک، بلکه برخی تا ده بر یک گرانتر گردیده، آیا انگیزه آن چه میباشد؟!..
کسانی میگویند: چون دولت اسکناسهای فزونی بچاپ رسانیده و پشتوانه بانکی کمتر گردیده پول ایران از ارزش افتاده. دیگران میگویند: جنگست و بسیار چیزها که بایستی از اروپا برسد نمیرسد، و آنچه از خود کشور است برای آوردن آن نیز اتومبیل و کامیون پیدا نمیشود. باز دیگران میگویند: چون گروه انبوهی از بیگانگان در کشور مایند و پول فراوان میدارند هر کالایی را ببهای