برگه:Owrazan - Jalal Ale Ahmad.pdf/۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

به آنها داده میشود و برای انتشار آماده میگردد خود نویسنده نیز نمیداند که آنرا از چه مقوله بداند؟ آیا سفرنامه است؟ تحقیقی از آداب و رسوم اهالی است؟ یا بحثی دربارهٔ لهجه‌ای است؟ چون وقتی این یادداشتها فراهم میشده‌است هیچ قصدی در کار نبوده. حتی قصد انتشار آن. و همانطور که گذشت فقط مشغولیتی بوده‌است در ایام فراغتی. و برای دیگران نیز اگر بهیچ کاری نخورد دست کم مشغولیتی برای ساعات فراغتشان خواهد بود.

بهر صورت «اورازان» (بر وزن جوکاران) ده کوهستانی از تمدن شهری دور افتاده‌ایست در منتهای شرقی کوهپایه‌های طالقان[۱] که نه تنها از دبستان و ژاندارمری و بهداری در آن خبری نیست بلکه اغلب اهالی هنوز با سنگ چخماق و «قو» چپق‌های خودشان را آتش میکنند و برای روشن کردن اجاق‌ها و تنورها از چوبهایی که پنج شش برابر یک چوب کبریت بلندی


  1. علاوه بر آنچه بدین نام مورد بحث فعلی است طالقان دیگری از نواحی خراسان قدیم در «المسالک»ها و دیگر کتب جغرافیایی اسلامی ذکر شده است و در کتب رجال و انساب نیز از طالقانی‌های متعددی ذکر رفته است. گرچه اینهمه مورد علاقه این جزوه نیست ولی آنچه مورد توجه است اطلاق این اسم بر دو ناحیهٔ متفاوت است و کشف اینکه به چه مناسبت چنین اطلاق واحدی بعمل آمده واینکه تقدم با کدام مورد است. نویسندهٔ این سطور که خود را در اینگونه مباحث ذی فن نمیداند جز طرح این سؤال کاری نمیتواند بکند (و علاقمندان را مثلا باسامی دیه‌ها و شهرهای مرحوم کسروی مراجعه میدهد) اما یک روایت عوامانه بر سر زبان طالقانیهای مورد بحث در این جزوه هست که در آن اشاره به پناهنده شدن فرزندان علی به طالقان شده و اینکه بعد بعلل خاصی معاویه یا یزید آن ناحیه را از مالیات «طلاق» داده – باج و خراج را از آن برداشته‌اند. عوامانه بودن این روایت از ظاهر آن پیداست ولی شاید برای کشف این مطلب که اطلاق چنین اسمی بر چنین محلی امری حادث بوده است اشاره‌ای باشد.
۷