بشیم خاکی سر – برویم سر قبرستان. beshim xák-i-sar
بیومنی وربنشین – بیا پهلوی من بنشین biow man-i-var banish
بوسسته به – گسیخته بود bowsasta ba
پامی بن تیخ بگنیه – کف پایم تیغ رفتهاست. pám-i-bon tix bagenia
پایست – پاشو. بایست. páyast
پدرسوته – پدر سوخته.(بروی پ تکیه میکنند) ppodor suta
پیش میکوه – جلو میافتد. pish mikova (پرونی میجینه – جلو میزند – paruni mijina)
تمان گردی – تمام شد. tomán gerdi (تمونی آکر – تمام کرد – tamuni áka)
تنقولی بزیه – شکمش را پر کرده. سیر و پر خورده. tanqul-i-bazia
چاقوره صوبدا – چاقو را تیز کرد. cáqura sow badá (چاقواش تیجا جرد – چاقوش را تیز کرد – cápuesh-tijacard)
چبه اوی پیش استای – چرا پیش او ایستادهای؟ ceba oy pish estáy
خادر گلو خادر پلو – خواه در گلو خواه در پهلو xá dar galu xá dar palu
دل شو – برو بیرون. برو میان. برو تو. dol shu (بشه بر – برو بیرون – besha bar)
در کیلیه – در قفل است. dar kilia
دهوا مرفه مینی؟ – دعوا مرافعه میکنی؟ dahvá moráfa mini
دیمیتی بشو – صورتت را بشوی. dimit-i-bashu
ردآبه پرون چشماها – از جلوی چشمم دور شو. radd ába parun cashmamá
راه انگن – راه بینداز ráh engan