برگه:Owrazan - Jalal Ale Ahmad.pdf/۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نمازیر – عصر namáziar

(اهالی نسا از دهات مجاور اورازان نماشدیر گویند namáshdiar)

نهره – کوزه سفالی بزرگی که یک دسته دارد و در آن ماست میزنند و کره می‌گیرند. nahra (شکل ص ۵۷)

نو – ناو. دره. now

نومزا – نامزد numza

واش – علوفه. علف. vásh

وجار – بوته‌ای کوهی که دانه‌های ریز قرمز میدهد. vejár

ور – پهلو. var

ورده – غلطک نان پختن. varda

ورزو – گاو نر varzow

وره – بره vara

وره‌کولی – بزغاله varakuli

ول – کج. ضد راست. val

ولگ – برک valg

وک – قلوه. vag

وند – بند. vand

وی – بد. vay

ویدار – درخت بید. vidár

ویگیتن – گرفتن vigitan

هاخری‌ین – خریدن. háxarian

هاداین – دادن. hádáyan

۷۳