برگه:Owrazan - Jalal Ale Ahmad.pdf/۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

سواله – پوست سبز روی گردو. suála

سولاخ – سوراخ. suláx

سیف – سیب. sif

سینه‌زل – زنگ و زینت سینهٔ قاطر. sina-zol

شانه‌میگ – شانهٔ نساجی (شکل ص ۵۵) shánamig

شفر – گزن. آلت بریدن چرم. shofr

شلت – درختی است شبیه تبریزی. سفیدار. shalt

شلم – شلغم. shalam

شو – شب. show

شوپرک – شب پره. show parak

شوشک – شاخه‌های باریک بید که با آن سبد میسازند. shushak

شوکین – شبانه. showkin

شیرانگن – علف شیرداری که از شیر آن برای زخم‌بندی استفاده میکنند. shir-engan

شیرپت – غذایی از شیر. shirpat

شیلانک – زردآلو. shilánek

صب – صبح. sob

صفره – صرفه. safra

صو – صاف. صیقلی. sow

فینی – بینی. fini

قاب – قوزک پا. qáb

قار – قهر. qár

۶۸