برگه:Owrazan - Jalal Ale Ahmad.pdf/۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

شیر یک روزهٔ تمام گله نه تنها آذوقهٔ لبنیاتی یک ماه خود را تهیه کنند بلکه پنیر برای فروش هم فراهم کنند. چوپان باین مناسبت گله را که از کوه برمیگرداند هر روز بدر خانه‌ای که باید میبرد و پی کار خود میرود و وقتی چارپا دوشیده شد بطرف خانه صاحب خود روانه میگردد.

در اوایل ماه دوم تابستان که منتهای گرماست یک روز تمام اهالی برای چیدن پشم رمهٔ خود بکوه میروند و تقریباً ده خالی میماند. تنها پیران و آنها که در مزارع کاری واجب دارند غایب‌اند. مراسم بزرگی است. چند چارپا میکشند و آبگوشت مفصلی بپا میکنند و از روز پیش «کله»ها را نیز پخته‌اند و کله پاچه هم هست و صبح تا غروب با قیچی‌های مخصوص، پشم تمام رمه را میچینند. همه باهم کمک میکننند ولی در آخر کار هر کس پشم چارپاهای خود را برمیدارد و میبرد. و در اوقات بیکاری، دوک بدست، همین پشم را میریسد.

چوپانی که رمهٔ کوچک را هر روز بکوه میبرد و برمیگرداند یک نفر است و در هر سال برای هرچارپا یک چارک گندم مزد چوپانی میگیرد. اما آنها که رمهٔ بزرگ را تابستانها در کوه نگهمیدارند ثابت نیستند و از خانوادهٔ صاحبان رمه نوبت میدهند. مزدی هم ندارند. کدخدا بمعرفی پیرمردان ده از طرف بخشداری که در شهرک است هر جهارسال یکبار معین میشود و تها کار کدخدا معرفی جوانهای بیست ساله است که بخدمت وظیفه اعزام بشوند. غیر از این کمتر کاری دارد.

تمام املاک ده از خانه و باغ و مزرعه و چراگاه وقف است و قابل فروش نیست. نه به بیگانگان و نه در میان خود اهالی. هیچکس زمینی را نمی‌تواند بفروشد. اما معاوضه می‌کنند و آنهم خود اهالی با هم. تمام املاک

۵۶