محل میسازند این بو را حفظ میکند. و بوتههای گون گاهی بقدری بلند میشود که یک قاطر با بارش میتواند در آن فرو برود و چنان تند میسوزد و شعله میافرازد که در تاریکی شب تپههای اطراف را نیز روشن میسازد. و بهترین وسیله راه جویی برای چارپادارانی است که در زمستان سفر میکنند. خیلی ساده باید برف روی بوته را بکناری زد و سنک چخماق بکار برد. با همان یک جرقه میگیرد. و تازگیها نیز آموختهاند که از ساقههای همین گون کتیرا بگیرند. کولیها این هنر را بآنان آموختهاند. کولیها فقط تابستانها پیداشان میشود. نه رقصی میدانند و نه آوازی میخوانند. چندتا خر دارند و دو برابر آن سک – سیاه چادر خود را که علم کردند کورهٔ کوچکی هم بر پا میکنند. زنهاشان بخوشهچینی و دریوزگی و مردها به آهنگری. یک ماهی اطراق میکنند. «چلینگر» نامی است که اهالی باین کولیها میدهند. فقط گاهی آواز نی آنان بگوش میرسد که چوپانهای ده خیلی از آنان آموختهترند. اما در خود ده از رقص و آواز خبری نیست. مگر عروسی بکنند تا هلهلهای براه بیفتد و دستی بکوبند و پایی بیفشانند. عروسیها را بفصل بیکاری محول میکنند. یعنی باوایل پاییز که خرمنها برداشته شده و کشت سال آینده نیز آماده گشته است و حتی گردوها را نیز از درختها چیدهاند و انبار کردهاند.
اطاقی که تابستانها در آن بسر میبردند انبار زمستانی آنها است که خشک است و روزنه بیشتر دارد. سقف خانهها را با تیر میپوشانند و کاهگل میکنند و دیوارها تا کمر از سنگ و باقی با چینه است. درخانههایی که تازهتر است خشت هم بکار رفته. درون خانهها را با گل میاندایند و اگر خواسته باشند تفننی بکار برند بجای گل عادی برای اندودن گل سفید بکار