باید مخصوصاً منتهای مواظبت را به عمل بیاورند، که هیچ ایرانی نه از اتفاق، نه از عدالت، نه از قانون، نه از آدمیت، به هیچ وجه بوئی نشنود، زیرا که اقتضای دین دیوان این است، که مسلمانان ایران به جز پرستش رأی این دستگاه حکمتپناه هیچ آرزوی دیگر نداشته باشد.
و آن مأمورین معالی صفات که خود را از روی حقیقت مستعد منتهای رذالت میبینند، باید بدون خجالت خود را عاشق مخصوص وزیر اعظم قرار بدهند و با هر پوستهٔ به آیه و قَسَم ثابت بکنند، که همهٔ وزرای دنیا متحیر ماندهاند که ذات صدارت پناهی این همه نجابت و کفایت را به چه کرامت در یک خورجین آبداری[۱] جمع فرموده است.
رأی انور این صدارت عظمی در مقابل سفرای دول خارجه باید مصدر چه نوع کرامت دیگر باشد؟
– مسئله خیلی روشن است.
باید از املاک و از حقوق ایران آنچه میخواهند، فیالفور تسلیم آنها نماید.
باید همهٔ آنها را به نشان و تعارف و به هر قِسم تملق به طوری مشغول لغویات این ملک بهسازد، که هرگز در خیر این مظلومینِ بینوا یک کلمه حرف ترحم نزنند، سهل است، جمیع سفاهتها و شقاوتهای این وضع شاه پسند را تصدیق و تمجید نمایند.
- ↑ کنایه به حاجی میرزا علیاصغرخان امینالسلطان اتابک است، که میگویند از حضیض آبدارخانه به رفیع صدارت عظمایی استبداد قَجَری بر آمده بود، او که از دشمنان آشتیناپذیر و مکار آزادی و آزادگان بود، در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ ه ق به دست عباسآقا صراف تبریزی اعدام شد.