این برگ همسنجی شدهاست.
۷۱
نیرنگستان
مرده اگر زن باشد پس از آنکه در قبر گذاشتند یکنفر از خویشان محرم باید رویش را باز بکند.
مرده را که چال کردند هفت قدم دور میشوند دو باره برمیگردند چونکه چشم براه است.
هر کس از حلوای عزای آدم پیر بخورد عمرش دراز میشود ولی از حلوای آدم جوان نباید خورد.
هر کس عادت داشته باشد حنا به ناخن خود ببندد شب اول قبر از او پرسش نخواهند کرد.
روی سینه مرده قرآن میگذارند و اگر نباشد شیطان در جسمش حلول میکند[۱].
معروف است که جهود ها توی مشت مرده نخودچی میریزند و در دهنش آرد پر کرده و این سفارش را باو میکنند:
انکر و منکر که آمد فوتی تو چشش کن
- حضرت موسی که آمد نخودچی جیبش کن
کلید در بهشت را بگیر و بپر تو بهشت
جریدتین - زیر بغل مرده دو تا ترکه میگذارند تا در
- ↑ معروف است که در مسجد نایبالسلطنه مردهای را شب بامانت میگذارند و آخوند شلی که خادم مسجد بوده تنها بالای سر او قرآن میخواند. در این بین میبینید که مرده در تابوت به جنب و جوش میافتد. او هراسان با پای شل بلند میشود کشو در را میکشد و از اطاق بیرون میدود. مرده نیز بلند شده او را دنبال میکند، آشیخ قرآنی که دم دستش میرسد برداشته به سینهٔ مرده میزند و بسمالله میگوید آنوقت مرده جابجا بزمین میخورد. از اختصاص اینگونه مردهها که جن در جسمشان میرود اینست که حرف نمیتوانند بزنند ولی همه کار از دستشان برمیآید و بمحض اینکه سفیدهٔ صبح بزند دوباره میمیرند، این توصیف اخیر به اعتقاد غول (وامپیر Vampirn) اروپائیها در قرون وسطی بی شباهت نیست.