معمول است که ماست و کافور را با هم مخلوط میکنند میبرند در قبرستان و آنرا روی تابوت میریزند و میگویند: «محبت مرا در دل فلانی بینداز» و یا: «فلانی را پیش فلانی سیاه بخت کن.»
برای سیاه بخت کردن کسی پشت دو تا سوسک را با نخ آبی میبندند سه دفعه دعا به آن میخوانند و چال میکنند.
پای بز افکندن - «افسونی بر پای بز دمند و در جای کوی پنهان کنند بزان آنجا جمع شوند و قصابان آنها را گرفته بکشند»[۱].
لباس نو که بپوشند برای شگون میگویند:
سلامتی تن درسی | بپوشی بری عروسی |
برای تسخیر جن و پری و مراوده با روحانیات باید یکشب تا صبح آیهٔ قل اوحی را بخوانند.
احضار خواجه خضر - زنی که این کار را بعهده میگیرد باید یائسه باشد. ابتدا مدت چهل روز صبح زود که همه خواب هستند دم در کوچه را آب و جارو بکند و تا بیست روز باید روزی دو رکعت نماز حاجت دم در بخواند روز چهلم سر تیغهٔ آفتاب که بیرون میرود و بدعا مشغول است ناگهان خضر را بشکل چوپان یا خردهفروش و یا لحاف دوز یا مرد سید و یا بشکل پیرمرد ریش سفید میبیند و درین هنگام باو میفهماند که مقصود تو چیست و در خواب باو الهام میرسد و حاجتش را برمیآورد.
- ↑ فرهنگ انجمن آرا.