پرش به محتوا

برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۸۵
افسانه‌های عامیانه

و پیری و رنجوری از او زدوده گشت. مردمان گنگ‌دژ خوشبخت زندگی میکنند، پارسا و پرهیزکارند و به ایرانشهر بر نمیگردند مگر زمانیکه پشوتن آنها را راهنمائی بکند و برضد دشمنان ایرانشهر برانگیزد و باین وسیله در روز رستخیز کمک بزرگی در پیروزی و غلبه هرمزد و امشاسپندان بر دیوان خواهند شد.»[۱]

چنین بدست میآید که گنگ‌دز قرینهٔ قلعهٔ کیکاوس در کوه البرز است و کوه البرز همان کوه قافست که در افسانه‌ها و قصه‌ها شهرت تام دارد.

کوه قاف ـ «کوه قاف زمرد است در (میان) دنیاست و دنیا دو دشت است و یک کوه طرف یمین کوه دشت افرتپان سیاهان که دشت گرمسیر میباشد طرف یسار این کوه دشت سردسیر ترکان تنگ‌چشم مردم‌خوار میباشد وسط این کوه محل پریان است.»[۲]

در عرائس المجالس ص ۷–۸ آمده: خدای تعالی کوهی عظیم از زبرجدی سبز آفرید که سبزی آسمان از آن است آن راکوه قاف میگویند، پس بآن تمام آنرا (یعنی تمام زمین را) احاطه نمود و این آنست که خدا به آن قسم خورده گفت: ق والقرآن المجید. و در قصص الانبیاء (ص ۵) گفته شده است که روزی عبداللّٰه ابن سلام از حضرت محمد پرسید: فراز


  1. Christensen-Les Kayanides
  2. از نسخه خطی سلامان و ابسال.