برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۷۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۷۹
افسانه‌های عامیانه

و از همهٔ الاغها بدتر خر دجالست که آن ملعون روز خروجش بر آن خر سوار میشود. رنگ آن خر سرخ است چهار دست و پایش ازرق است سر و کله او بقدر کوه بزرگی میباشد پشت او موافق سر اوست. گامی که بر میدارد نزدیک شش فرسخ راه طی میکند. این روایت زبدة المعارف بود. از موی حمار صدای ساز بگوش های مردم میرسد، سرگین که می اندازد انجیر و خرما بنظر میاید، قد خود دجال بیست ذرعست، در فرق سر دو چشم دارد و شکاف چشمها بطول و درازی اتفاق افتاده، یک چشم او کور است صورت دراز و آبله بر صورت دارد..[۱]»

نسناس - دیوهائی هستند بشکل آدمیزاد که نصف تنه از طول بدن دارند و بر یک پای جست میزنند و زبانشان زبان عربی است[۲].

«نسناس در نواحی عدن و عمان بسیار است و آن جانوری است مانند نصف انسان که یک دست و یک پا و یک چشم دارد و دست او بر سینهٔ او باشد و زبان عربی تکلم کند و مردم آنجا او را صید کرده میخورند[۳] مؤید این سخن است آنچه امام علامهٔ محقق زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در آثار البلاد در خصوص نسناس ذکر میکند و آن از اینقرار است: شحر ناحیه‌ایست میان عدن و عمان بر ساحل دریا که


  1. مجمع‌النورین ص۲۱۹.
  2. در قصه‌های عامیانه نیم سوار و در کتاب بوند هشن نیز اشاره به نیم‌آدم شده است.
  3. غیاث اللغات.