پرش به محتوا

برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۴۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۴۹
نیرنگستان

مینویسند: بسم‌الله الرحمن الرحیم اسفندار مذ ماه و اسفندار مذ روز بستم رم و رفت (؟) زیر و زبر از همه جز ستوران بنام یزدان و بنام جم و آفریدون بسم‌الله آدم و حوا حسبی الله وحده و کفی. سه تای از آنها را بر سه دیوار اطاق میچسبانند و دیوار مقابل بصدر حجره را آزاد میگذارند که حشرات از آن راه بگریزند و میگویند اگر بر دیوار چهارم هم ازین طلسم چسبیده شود از اثر و خاصیت این طلسم حشرات سرگردان میشوند و راه فرار نمی یابند سرها را بطرف پنجره خانه بلند میکنند که مگر از آن راه خارج شوند.

جشن پیش از نوروز - چند روز به نوروز مانده در کوچه ها آتش افروز میگردد و آن عبارتست از دو یا سه نفر که رخت رنگ برنگ میپوشند و به کلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میکنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بهم میزند و اشعاری میخواند:

  آتش افروز آمده، سالی یکروز آمده.  
  آتش افروز صغیرم، سالی یک روز فقیرم.  
  روده و پوده آمده، هر چی نبوده آمده.  

و دیگری میرقصد و بازی در میآورد.

در اینوقت میمون باز، بند باز، لوطی، خرس برقص و غیره کارشان رواج دارد و ترانه های ذیل خوانده میشود:

  فلفلی مرده؟ نمرده،  
  چشماش که وازه تخم گرازه.