مینویسند: بسمالله الرحمن الرحیم اسفندار مذ ماه و اسفندار مذ روز بستم رم و رفت (؟) زیر و زبر از همه جز ستوران بنام یزدان و بنام جم و آفریدون بسمالله آدم و حوا حسبی الله وحده و کفی. سه تای از آنها را بر سه دیوار اطاق میچسبانند و دیوار مقابل بصدر حجره را آزاد میگذارند که حشرات از آن راه بگریزند و میگویند اگر بر دیوار چهارم هم ازین طلسم چسبیده شود از اثر و خاصیت این طلسم حشرات سرگردان میشوند و راه فرار نمی یابند سرها را بطرف پنجره خانه بلند میکنند که مگر از آن راه خارج شوند.
جشن پیش از نوروز - چند روز به نوروز مانده در کوچه ها آتش افروز میگردد و آن عبارتست از دو یا سه نفر که رخت رنگ برنگ میپوشند و به کلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میکنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بهم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز آمده، | سالی یکروز آمده. | |||||
آتش افروز صغیرم، | سالی یک روز فقیرم. | |||||
روده و پوده آمده، | هر چی نبوده آمده. |
و دیگری میرقصد و بازی در میآورد.
در اینوقت میمون باز، بند باز، لوطی، خرس برقص و غیره کارشان رواج دارد و ترانه های ذیل خوانده میشود:
فلفلی مرده؟ | نمرده، | |||||
چشماش که وازه | تخم گرازه. |