این برگ همسنجی شدهاست.
۱۴۱
نیرنگستان
گربه که رو بکسی خودش را بخاراند غم بدل آن کس میآید.
گربه مرده را باید از دیوار خانه بیرون انداخت.
آب که به گربه بپاشند پشت دست زگیل در میاورد.
شیر که عطسه کرده گربه از دماغش افتاده باین جهت متکبر است[۱].
گربه سیاه جن است هر کس باو آزار برساند غشی میشود.
بگربه که خوراکی میدهند باید بسمالله بگویند تا در آن دنیا بسمالله شهادت بدهد[۲].
گربه به خانه عادت میگیرد و سگ به صاحبش.
شیر به آدم مؤمن کاری ندارد و گوشت او را نمیخورد.
شیر پادشاه جانوران است.
هوا که آفتاب باشد و باران بیاید نشان اینست که گرگ میزاید.
گرگ از آدم لخت میترسد.
گربه را مرتضیعلی نوازش کرده و دست به پشتش کشیده از اینجهت هیچوقت پشتش بزمین نمیآید.