برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۴۰
نیرنگستان

اسپهای بسیار جمع شوند و خیر و برکت او بیفزاید و اگر بمصاف رود البته بر اعدا ظفر یابد[۱]

اسبی که دمش افشان بشود صاحب آن بجنگ خواهد رفت.

سور - اسب خاکستری رنگ بسیاهی مایل که خط سیاه از کاکل تا دم او کشیده باشد و آنرا سول نیز گویند و داشتن چنان اسب را نامبارک دانسته‌اند و گفته‌اند سور از گله دور[۲].

« .. سیاه چرمه خجسته بود .. شبدیز روزی مند و مبارک بود، خورشید آهسته و خجسته بود … و گویند هر اسپی که رنگ او رنگ مرغان بود، خاصه سپید آن بهتر و شایسته‌تر بوده و خداوندش بحرب همیشه پیروزی … زرده زاغ چشم و عنبر رنگ که رنگ چشم او بزردی زند و آن اسپی که بر اندام او نقطهای سپید بود یا زرد و چون خنگ عقاب با سرخ خنگ پاءِ او سپید بود، یا کمیت رنگ با روی سپید یا چهار دست و پای او سپید این همه فرخ و خجسته (بود).»[۳]

گربه که جلو در دست و رو بشوید مهمان میآید.

گربه که دست و رو میشوید بگویند: اگر من پول‌دار میشوم دستت را ببر پشت گوشت. هر گاه برد پولدار میشوند.


  1. فرسنامه هاشمی. اسب یکی از آن حیواناتی است که آمد نیامد دارد و نشانیهائی در اعضای اوست از رنگ پیچها و غیره که از روی آنها میشود پیش‌بینی کرد. رجوع شود به قابوس‌نامه، نوروزنامه و فرس‌نامه‌های مختلف.
  2. فرهنگ انجمن آرا.
  3. نوروزنامه ص ۵۴.