برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مأخذهای فارسی
۳۹
 

قدیم دیوانش فهمیده میشود[۱] اوقاتی که در سرخس اقامت داشته بنام او ساخته است و معلوم نیست که خیام هم مانند سنائی در سرخس بنزد قاضی نامبرده رفته و از او کسب کمالی کرده باشد و این هم که رشیدی میگوید «خیام تأهّل نکرده و فرزندی از او نمانده» صحت ندارد چه آنکه بگفتهٔ ابن‌فندق در (تتمّه صوان‌الحکمه) امام محمّد بغدادی داماد خیام یا از خویشاوندان زن او بوده و بقول عوفی در (لباب الآلباب) هم شاهفوراشهری نیشابوری از احفاد خیام است[۲]

شگفت انگیزتر از همهٔ اینها، روایت رشیدی راجع به کیفیّت ملاقات نظامی عروضی سمرقندی با خیام در بلخ است که بر حسب روایت او این ملاقات در سال ۵۱۲ صورت گرفته و نظامی عروضی سه سال بعد از آن؛ یعنی در سال ۵۱۵ بسر قبر خیام رفته و حال آنکه خود نظامی عروضی در حکایت هفتم از مقالت سوم چهارمقاله مینویسد که در سنهٔ ستّ و خمسمائه (۵۰۶) بملاقات خود خیام در بلخ و در سنة ثلثین و خمسمائه (۵۳۰) بزیارت مزار او در نیشابور نایل آمده است[۳] و چون این هر دو تاریخ در همهٔ نسخ چهار مقاله با عبارات عربی و تمام حروف نوشته شده؛ احتمال اشتباه از طرف نسّاخ بسیار بعید است.

با ملاحظهٔ پاره‌ای از گفتارهای رشیدی تبریزی این سؤال وارد خاطر می‌گردد که آیا در حقیقت دو شخص جداگانه‌ای که یکی همان فیلسوف ریاضیدان و دیگری شاعری گویندهٔ رباعیات باشد وجود داشته و هر دو معروف بخیام بوده‌اند و رشیدی نام پدر و استاد و مولد و تاریخهای ولادت و وفات دومی را بدست آورده و اشتباهاً


  1. این نسخه که محتمل است در دورهٔ حیات خود سنائی تدوین و تحریر یافته باشد بشمارهٔ ۲۳۵۳ خطی فارسی در کتابخانهٔ ملی تهران ضبط است.
  2. شاهفوربن محمد از مشاهیر شعرای ایران و از احفاد عمر خیام مشهور و از شاگردان ظهیر فاریابی و نیشابوری است در علوم معقول و منقول مهارت داشته و دبیر دارالأنشاء سلطان محمد تکش خوارزمشاهی بوده و در فن انشاء رساله‌ای دارد. بسال ۶۰۰ در تبریز وفات یافته و در نزد ظهیر فاریابی و خاقانی شیروانی (در مقبرةالشعراء محله سرخاب تبریز) مدفونست. از قاموس‌الاعلام
  3. بحکایت هفتم از مقالت سوم چهار مقاله در اوائل همین مبحث (خیام و مأخذهای فارسی) رجوع شود.