صوانالحکمه اخذ کرده و چیز تازهای جز دو رباعی بدان نیفزوده است. ما مطالب تتمّهٔ صوانالحکمه را راجع بخیام در آیندهٔ نزدیک عیناً نقل خواهیم کرد.
۹
یاراحمدبن حسین رشیدی تبریزی، در سال ۸۶۷ هجری قمری مجموعهای از رباعیات خیام را بنام (طربخانه) تدوین کرده که قسمتی از دیباچهٔ آن ذیلاً نقل میشود:–
«حمد بیحدّ حکیمی را که برابطه فرّاشان ثلاثی و رباعی موالید و عناصر، خیمهٔ وجود انسان را بطناب عروق و عظام، نوعی قیام داده که هرچه در سطح مخیم نقش میبندد، در آلاچوق لیالی و ایّام بمیخ ثبوت و دوام اتمام مییابد؛ که حور مقصورات فیالخیام[۱] شمسهٔ سراپردهٔ او تواند بود؛ فلله الحمد ربّ السموات و ربّ الأرض و ربّ العالمین[۲].
شعر
«ای ستون خیمهٔ دل نام تو، | تار و پودش، جمله، از انعام تو. | |||||
وی طناب رحمتت حبل المتین، | جان و دل از جان شده فرّاش این. | |||||
میخ قهرت چشم مشرک را سواد، | بر سرش تقماق آفت را گشاد.» |
پس از نعت رسول و ستایش آل و اصحاب او میگوید: «چون جمع و تفریق و ترتیب و تنمیق سخنان متقدّمان بر ذمّت متأخّران رسمی است قدیم و عادتی معهود و چون رباعیات شریفهٔ عمدةالحکما و زبدةالفضلاء، محیی مبانی الحکم و الآداب، المستغنی عنالاطناب فیالآلقاب؛ عمر بن محمّدالخیام (طاب انفاسه مدی الأیّام) که بیریب، انیس مجالس و جلیس محافل کلّ ارباب استعداد است، در سلک ترتیب و و تناسب منخرط نبود و بحکم «خیر الکلام ما قلّ و دلّ»[۳] جهانی معنی اندر لفظ اندک موجّه و مودّی شده؛ چنانچه تعیین اسم کریم الرسم او، صفت عقد طبایع و امزجه و عناصر است