برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۴۰۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۹۲
خیام
 

۵۱۱ – ۲۶۲ حج

  چون باده خوری؛ ز عقل بیگانه مشو، مدهوش مباش و جهل را خانه مشو،  
  خواهی که می لعل حلالت باشد؛ آزار کسی مجو و دیوانه مشو.  

۵۱۲ – ۱۸۲ حج – ۱۵۲ کم – ۲۶۴ رز

  مائیم خریدار می کهنه و نو وانگاه فروشندهٔ عالم بدو جو،  
  گفتی که پس از مرگ کجا خواهی[۱] رفت؟» می پیش من آر و هر کجا خواهی رو.  

۵۱۳ – ۲۱۲ کم – ۲۶۵ رز

  ناکرده گناه در جهان کیست؟ بگو، وانکس که گنه نکرد چون زیست؟ بگو،  
  من بد کنم و تو بد مکافات دهی؛ پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو.  

۵۱۴ – ۸۴ حج

  یاقوت لبا، لعل بدخشانی کو؟ وان راحت روح و راح ریحانی کو؟  
  می، گرچه حرام در مسلمانی شد، می میخور و غم مخور؛ مسلمانی کو؟!.  

۵۱۵ – ۱۴۰ بو

  آنانکه ز پیش رفته‌اند، ای ساقی، در خاک غرور خفته‌اند، ای ساقی،  
  رو باده خور و حقیقت از من بشنو؛ بادست هر آنچه گفته‌اند، ای ساقی.  

۵۱۶ – ۱۱۳ کم – ۲۸۳ رز – ۷ سع

  آن مایه ز دنیا که خوری[۲] یا پوشی، معذوری اگر در طلب آن کوشی.  
  باقی همه رایگان نیرزد هشدار؛ تا عمر گرانمایه[۳] بدان نفروشی.  

۵۱۷ – ۲۸۴ رز

  آنم که ز هیچم بوجود آوردی، دانم که بمن بسی نکوئی کردی،  
  چون عاجز تقدیر توأم معذورم؛ مادام که باقیست ز خاکم گردی.  

۵۱۸ – ۳۱۱ حج – ۸۸ کم – ۲۸۵ رز – ۱۴۱ بو

  ابریق می مرا شکستی؛ ربّی، بر من در عیش من ببستی؛ ربّی  
  بر خاک بریختی می ناب مرا،[۴] خاکم بدهن؛ مگر که[۵] مستی ربّی،  

  1. رز – خواهم.
  2. کم – که نوشی ز جهان.
  3. سع – گرانبها.
  4. کم – بر خاک بریختی می گلگون را. رز – من می خورم و تو میکنی بد مستی.
  5. بو – که طرفه.