برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۳۵
 

۱۱۲ – ۱۷۵ حج – ۱۱۸ کم – ۵۹ رز – ۳۳ بو

  گردون کمری ز عمر[۱] فرسودهٔ ماست، جیحون اثری ز چشم[۲] پالودهٔ ماست،  
  دوزخ شوری ز رنج[۳] بیهودهٔ ماست، فردوس دری[۴] ز وقت آسودهٔ ماست.  

۱۱۳ – ۵ غن

  گر شاخ بقا ز بیخ بختت رستست ور بر تن تو عمر لباسی چستست؛  
  در خیمهٔ تن که سایه‌بانی است ترا، هان تکیه کن که چار میخش سستست.  

۱۱۴ – ۲۷۵ حج

  گر کار تو نیکست بتدبیر تو نیست ور نیز بدست هم بتقصیر تو نیست.  
  تسلیم و رضا پیشه کن و شاد بزی؛ چون نیک و بد قضا بتقدیر تو نیست.  

۱۱۵ – ۴ کم – ۶۰ رز

  گر گل نبود نصیب ما؛ خار بسست، ور نور بما نمیرسد؛ نار بسست.  
  گر خرقه و خانقاه و شیخی نبود؛ ناقوس و کلیسیا و زنّار بسست.  

۱۱۶ – ۶ حج – ۱۸ کم – ۶۱ رز

  گویند «مخور باده که شعبان[۵] نه‌رواست، نه نیز رجب که آن مه خاص خداست»،  
  شعبان و رجب مه خدایست و رسول؛ اندر رمضان[۶] خوریم کان خاصّهٔ ماست.  

۱۱۷ – ۲۱۰ حج – ۱۴۷ کم – ۶۲ رز – ۳۴ بو

  گویند «بهشت عدن[۷] با حور خوشست» من می‌گویم که «آب انگور خوشست»  
  این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار؛[۸] کاواز دهل، برادر،[۹] از دور خوشست.  

۱۱۸ ۱۸۷ حج ۱۶۵ کم ۶۳ رز

  گویند مرا که «دوزخی باشد مست»[۱۰] قولیست[۱۱] خلاف[۱۲] و دل در آن[۱۳] نتوان بست.  
  گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود؛ فردا بینی بهشت هم[۱۴] چون کف دست.  

  1. کم – بر تن. بو – از تن.
  2. بو – ز اشک.
  3. کم – ز آه.
  4. کم و بو – دمی.
  5. کم – باده بشعبان. رز – می مه شعبان.
  6. کم – ما در رمضان. رز – ما می رمضان.
  7. کم – گویند ترا بهشت. رز – گویند مرا بهشت.
  8. کم – بشوی.
  9. کم‌ – شنیدن.
  10. کم – گویند که دوزخی بود مردم مست.
  11. کم – حرفی است.
  12. رز – ولیک.
  13. کم و رز – درو.
  14. کم – فردا نگری بهشت را. رز – فردا بینی بهشت را.