برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۴۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۳۱
 

۸۳ – ۲۷۹ حج – ۱۲۲ کم – ۴۷ رز – ۲۵ بو

  در فصل بهار اگر بتی[۱] حور سرشت پر می قدحی[۲] بمن دهد[۳] در لب کشت–  
  گرچه بر هر کس این سخن باشد زشت[۴] سگ به زمن ار زانکه برم نام بهشت![۵]  

۸۴ – ۱۰۹ حج – ۲۶ بو

  دریاب که از روح جدا خواهی رفت، در پرده اسرار فنا[۶] خواهی رفت،  
  می نوش؛[۷] ندانی ز کجا آمدهٔ، خوش باش؛[۸] ندانی که کجا خواهی رفت؟!.  

۸۵ – ۲۵۴ حج – ۴۹ رز

  دل سیر[۹] حیات را[۱۰] کماهی دانست، در موت هم اسرار الهی دانست،  
  امروز که با خودی ندانستی هیچ؛ فردا که ز خود روی چه خواهی دانست؟!.  

۸۶ – ۱۶۱ حج

  دل عاشق چشم مست و ترکانهٔ تست، تو شمعی و عالم همه پروانهٔ تست،  
  جان و دل ما عاشق و دیوانهٔ تست؛ تو خانهٔ دل شدی و دل خانهٔ تست.  

۸۷ – ۲۸ بو

  دل گفت «مرا علم لدنّی هوس است؛ تعلیمم کن اگر ترا دسترس است»  
  گفتم که «الف» گفت «دگر هیچ مگو؛ در خانه اگر کس است یک حرف بسست».  

۸۸ – ۲۶۱ حج

  دنیا نه مقامی است و نه جای نشست؛ فرزانه درو خراب اولیتر و مست.  
  بر آتش غم ز باده آبی میزن زان پیش که در خاک روی باد بدست.  

۸۹ – ۱۴۲ کم – ۵۰ رز – ۱ مر – ۱۱ مو – ۱۰ مج

  دوری که درو آمدن[۱۱] و رفتن ماست، آنرا[۱۲] نه نهایت نه بدایت[۱۳] پیداست.  
  کس هیچ نگفته اندرین معنی راست؛[۱۴] کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست؟!.  

  1. بو – تنی.
  2. کم و رز – یک ساغر می.
  3. کم – بردهدم.
  4. کم – گرچند که این سخن بسی باشد زشت، رز – هرچند بنزد خلق این سخن باشد زشت.
  5. کم – سگ به ز منست اگر کنم یاد بهشت. رز – از سگ بترم اگر کنم یاد بهشت.
  6. بو – خدا.
  7. بو – خوش باش.
  8. بو – می نوش.
  9. رز – سر.
  10. رز – اگر،
  11. مر و مج – در دایره‌ای کامدن.
  12. رز – اورا.
  13. مر و مج – آنرا نه بدایت نه نهایت.
  14. مر و مو و رز – کس می نزند دمی درین معنی راست. مج – کس می‌نزند درین جهان یکدم راست.