برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۳۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۲۵
 

۴۱ – ۱۳۷ حج – ۲۳ رز

  با باده نشین که ملک محمود اینست وز چنگ شنو که لحن داود اینست،  
  از مانده و از رفته[۱] دگر یاد مکن؛ خوش باش که از وجود مقصود اینست.  

۴۲ – ۳ حج

  با ما فلک ار جنگ ندارد عجبست ور بر سر ما سنگ نبارد عجبست،  
  قاضی که خرید باده و وقف فروخت؛ در مدرسه گر بنگ نکارد عجبست.  

۴۳ – ۱۶۶ حج

  با مطرب و می حور سرشتی گر هست، با آب روان و لب کشتی، گر هست؛  
  به زین مطلب دوزخ بیهوده متاب؛ کاینست جز این نیست بهشتی گر هست.  

۴۴ – ۳۱۴ حج

  بدنامی من ز عرش و کرسی بگذشت وین عمر عزیز نیز از سی بگذشت،  
  فی‌الجمله خوشی نیست و گر دست دهد؛ صد کاسه بنانی که عروسی بگذشت.  

۴۵ – ۱۴۳ حج – ۲۴ رز – ۱۵ بو

  بر نور سپهر،[۲] خاطرم، روز نخست، لوح و قلم و بهشت و دوزخ میجست؛  
  تا[۳] گفت مرا معلم از رای درست «لوح و قلم و بهشت و دوزخ با تست».  

۴۶ – ۵۱ کم – ۲۰ رز – ۱۷ بو

  بر چهرهٔ گل شبنم[۴] نوروز خوشست، در طرف[۵] چمن روی دلفروز خوشست.  
  از دی که گذشت هرچه گوئی خوش نیست، خوش باش، ز دی مگو که امروز خوشست.  

۴۷ – ۱۴۴ کم

  بر خود ستم و رنج نهادن بیجاست؛ از سهمی خود فزون نمیباید خواست.  
  آنچه از ازلت بنام بنوشته شدست، آنست ترا بهره بدون کم و کاست.  

  1. رز – از نامده وز رفته.
  2. رز و بو – برتر ز سپهر.
  3. رز و بو – پس.
  4. رز و بو – نسیم.
  5. رز – صحن، بو – زیر.