برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۲۱
 

۱۳ – ۲۳۳ کم – ۸ رز – ۷ بو

  ما و می و معشوق درین کنج خراب،[۱] فارغ ز امید رفتن[۲] و بیم و عذاب،  
  جان و تن[۳] و جام و جامه در رهن شراب،[۴] آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب.  

۱۴ – ۲۱ کم – ۱۲ رز – ۸ بو

  آن به که درین زمانه کم گیری دوست؛ با اهل زمانه صحبت از دور نکوست.  
  آنکس که بزندگی[۵] ترا تکیه[۶] بروست، چون چشم خرد باز کنی؛ دشمنت اوست.  

۱۵ – ۱۸۶ حج – ۱۳ رز

  آن قصر که بهرام درو جام گرفت، روبه[۷] بچه کرد و آهو[۸] آرام گرفت؛  
  بهرام که گور میگرفتی همه وقت،[۹] امروز ببین[۱۰] که گور بهرام گرفت.  

۱۶ – ۶ کم

  آنکس که بخوبان لب خندان دادست، خون جگری بدردمندان دادست.  
  گر قسمت ما نداد شادی؛ غم نیست، شادیم که غم هزار چندان دادست.  

۱۷ – ۲۴۷ حج

  آنکس که ز جام و باده برخوردارست، پیوسته خورد؛ ولیک او هشیارست.  
  در بسیارش مضرّت اندک نیست، در اندک او منفعت بسیارست.  

۱۸ – ۱۶۲ حج

  آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست؟ پنداشت که مهلتی و تأخیری هست،  
  گو خیمه مزن که میخ میباید کند، کو رخت منه که بار میباید بست.  

۱۹ – ۳۲۸ حج

  آن ماه که گفتی ملک رحمانست، اکنون تو اگر نگه کنی شیطانست؛  
  روئی که چو آتش بزمستان خوش بود، امروز چو پوستین بتابستانست.  

  1. بو – مائیم و می و مصبطه و تون خراب.
  2. بو – رحمت.
  3. بو – دل.
  4. بو – پر درد شراب، در رز مصراعهای دوم و سوم بدین نحو و تربیت ضبط شده:–
      «جان و دل و جام و جامه در رهن شراب فارغ ز امید رحمت و بیم و عذاب».  
  5. بو – بجملگی.
  6. رز – بکلی اعتماد تو.
  7. رز – آهو.
  8. رز – روبه.
  9. رز – عمر.
  10. رز – بنگر که چگونه.