اختلاط رباعیات خیام و طرق تنقیح آنها
دربارهٔ تعداد رباعیات خیام نیز، مانند همه چیز راجع باو، اختلاف زیادی در آراء و اقوال موجود است؛ عدّهٔ این رباعیات را راویان اخبار او از صفر تا الوف رسانیدهاند. استاد آرتر آربری در مقدّمه نسخهٔ کمبریج میگوید «آقای هـ. آ. شدرا[۱] در سال ۱۹۳۴ میلادی اظهار کرده که «براستی خیام شعری نساخته و نام او را باید از تاریخ ادبیات ایران زدود» و آقای دکتر فریدریخ رزن در مقدّمهٔ مجموعهٔ خود مینویسد «و عدّهٔ رباعیاتی را که بخیام نسبت داده شده، تا پنجهزار تخمین کردهاند». خانم خاورشناس مشهور میس هـ. م. کادل[۲] که قسم اعظم عمر خود را صرف تتبّع رباعیات خیام و تحرّی اصول آنها کرده، پس از تحقیقات ممتدّ و عمیقی عدّهٔ رباعیاتی را که میتوان از خیام دانست بالغ بر یکهزار و دویست رباعی تشخیص داده و در عین حال، این نکته را نیز ناگفته نگذاشته است که «اشخاص صلاحیّتدارتری تعداد رباعیاتی را که بطور قطع میتوان از خیام دانست، در حدود دویست و پنجاه تا سیصد رباعی تشخیص دادهاند» و برای اثبات صحّت این مدعا چنین استدلال میکند که «علاوه بر وضوح و سلاستی که متن فارسی رباعیات نشان میدهد، دلائل دیگری هم مانند (طرز بیان سادهای که با کمال اطمینان میتوان پذیرفت و پختگی کامل در سجع و قافیه و شدّت و حدّت در تعریض و استهزاء) وجود دارد. خیام شاعریست مالک و حاکم بر زبان فارسی که در عصر او باعلی درجهٔ کمال رسیده بوده و آنچه را میاندیشیده، با با کمال وضوح بسلک تحریر میکشیده است. ما از خیام بودن هر فکر سست و نادرستی را که بزور و زحمت در قاب مربّع یک رباعی گنجانیده شده، نباید بپذیریم».
بنظر نگارنده، بهمان دلایلی که این بانوی زبان فهم اقامه کرده خیام بیش از آنچه در زبانها افتاده و در دستها مانده شعر ساخته است؛ زیرا هیچکس، هر قدر هم