برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۲۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۲۵۸
خیام
 

کروازه[۱] معروفند، در کتابی که بنام (تاریخ ادبیّات یونان) تألیف کرده‌اند، اسکلپیاد را بدین بیان تحسین‌آمیز توصیف نموده‌اند که «استعداد اساسی این شخص در سخنوری عبارتست. از ظرافت و لطافت شیوهٔ بیان، ارزندگی و برازندگی طرز تخیّل، اهتمام تمام در دقّت و رقّت اسلوب، رعایت نکات لطیف آهنگ و قواعد نظم. اسکلپیاد، هنروریست که بغایت نزاهت و نزاکت نایل آمده است. هنرش خرده؛ ولی بسیار زیبا و نفیس است».

علاوه بر اینکه جملات بالا را، عیناً، درباره خیام هم میتوان بکار برد، ترجمهٔ یکی از اپیگرامهای این سخنور یونان قدیم هم، از لحاظ نمونه، ذیلاً درج میشود:–

«بنوش؛ اسکلپیاد، این اشکها برای چیست؟ کدام بدبختی بتو روداده است؟ شکار کیپریس[۲] سنگدل تنها تو نیستی. تو یگانه کسی نیستی که خدنگهای ارس[۳] غدارش از پای درافکنده است. چرا میخواهی زنده در گور شوی؟ بنوشیم شراب ناب باکّوس[۴] را. سپیده صبح آغاز دمیدن کرد. هر گه که شمع خاموش گردید؛ تو منتظر افروخته شدن او خواهی بود؟.. بنوشیم و این چند روز سیاه را خوش باشیم؛ شب یلدای جاویدان، ما را بزودی فرا خواهد گرفت».

مضمون پاره‌ای از جملات این منظومه را در بسیاری از رباعیات خیام؛ بعینه، میتوان پیدا کرد. این شاعر یونانی، بیش از دیگران بخیام شباهت دارد. و چون در مغرب زمین هم اخیراً، معروف و مشهور گردیده؛ یقین است که در ایران ما، کسی نام او را هم هنوز نمیداند.

از جمله سخنوران مغرب زمین که با خیام مقایسه گردیده، نابغه نامی انگلیس: شکسپیر است که در ۱۵۶۴ میلادی تولد و در ۱۶۱۶ وفات یافته است. افکار او را در شاهکار مشهور وی (هملت)[۵] بیشتر از آثار دیگرش، شبیه مضامین رباعیات خیام دانسته‌اند. موضوع این نمایشنامه، سرگذشت شاهزاده جوانی است بنام همان (هملت) که پدرش پادشاه دانمارک بوده و برادر خودش، او را مخفیانه کشته و تاج و تخت او


  1. Croiset
  2. Cypris الهه حسن: ونوس.
  3. Eros الهه عشق: کوپیدون
  4. Bacchus
  5. HaMlet این نمایشنامه به بسیاری از السنه از جمله بزبان فارسی هم ترجمه شده است.