زندگانی از گذرانیدن آن با فراغت خاطر توام با نشاهٔ نشاط) شباهتی با لوکرجیوس دارد؛ ولی فقط بهمین اندازه؛ حتی از جهة مزاج هـم نمیتوان این دو نفر را شبیه یکدیگر دانست، چه آنکه خیام، بدون شبهه کسی بوده صحیح المزاج و سلیم الّطبع؛ ولیکن لوکرچیوس شاعری بوده، بقدر مقدور، بیاعتدال و ضعیفالبنیه و بنابر آنچه روایت شده، اندکی پس از تحریر منظومهٔ (طبیعت اشیاء) جنون پیدا کرده و بر اثر اختلال حواسّ انتحار نموده است».
اگر بنا باشد در میان شعرای قدیم یونان گردیده کسی را پیدا کرد که شعرش بیشتر از همه شبیه سخن خیام است باید نام اسکلپیادسامسی[۱] را بمیان کشید. ناقدان اروپا اشعار و افکار وی را در ازمنهٔ اخیر تتبّع کرده و بعالم ادبیّات جهان شناساندهاند. این شاعر یونانی را نخستین بار مرحوم رضا فیلسوف با خیام مقایسه کرده و میگوید:–
«اگر در دنیا، فرد آفریدهای هست که از حیث فلسفه، شوخی مزاج، چابکی اسلوب، نزاهت و ظرافت شیوهٔ بیان و طرز تلقّی مسئله حیات و ممات، تماماً، بخیـام شباهت دارد، فقط اسکلپیا دسامسی است. در حیرتم که این همه خاورشناسان عالم و فاضل که با تدقیق رباعیات خیام و تحلیل فلسفهٔ او اشتغال ورزیدهاند، چطور شده است که اورا بخاطر نیاوردهاند!..»
این شاعر نزیه، در این اواخر، عیناً، مانند خیام از جهة نظم اپیگرام[۲] مشهور جهان گشته است. اپیگرامها هم، مانند رباعیات ما، منظومههای کوچکی است که از چهار تا شش مصراع ترکیب یافته است. اگرچه سایر آثار او از میان رفته است؛ ولی از اپیگرامهای وی هیجده قطعه در عصر ما باقی مانده است که موجب اشتهارش همین اپیگرامهای هیجده گانهٔ او گردیده است.
آقایان مریس[۳] و آلفرد[۴] از اعضای آکادمی علوم فرانسه که بعنوان برادران