برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۲۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۲۲۶
خیام
 

  «ای ذات توسردفتر اسرار وجود، نقش صفتت بر در و دیوار وجود،  
  در پردهٔ کبریا نهان گشته ز چشم، بنشسته عیان بر سر بازار وجود»  

* * *

  «کنه خردم، درخور اثبات تو نیست و اندیشهٔ من، بجز مناجات تو نیست.  
  من ذات ترا بواجبی نشناسم؛ دانندهٔ ذات تو بجز ذات تو نیست».  

اینگونه رباعیات بر مبنای مذهب (لاادریه) ساخته شده و این مذهب فلسفی را میتوان بطور اختصار، چنین تعریف کرد «عقل بشر، فقط میتواند عالم حادثات را ادراک نماید. علم بشر اضافی و انفسی است؛ بخارج از این دایره نمیتواند نفوذ و سرایت کند. عجز او فطری و طبیعی بوده و محقّق هم هست؛ بنابراین، آدمی، هر قدر کامل و هر اندازه عاقل باشد، باز هم ممکن نیست که حقیقت اشیاء را دریابد؛ علی‌الخصوص بذات باری تعالی که حقیقة الحقایق است، از هیچ راهی نمیتوان پی برد؛ فقط ممکن است که باستناد استدلال بآثار آفرینش، بوجود آفریدگار مطلقی، در هر حال و بالّضروره، باور کرده و ایمان آورد». این تعریف گرچه جامع است؛ ولی بسیار مجمل می‌باشد برای توضیح آن، مطلب را اندکی باید شرح و بسط داد:–

اکثریّت تامّهٔ عامّه، که فکر و اندیشهٔ آنان در مبحث (معرفت)[۱] از حدود ابتدائی یک عقیدهٔ سطحی و مادّی[۲] تجاوز نمیکند، بهرچیزی بر بخورند چنین میپندارند که حقیقت آن چیز، فی حدّ ذاته و عیناً، همانست که می‌بینند؛ ولی آشنایان مباحث فلسفه میدانند که هرکه برای کشف حقایق موجودات محسوسه، شروع بتدقیقاتی کرده، در ششدر حیرت افتاده و سرانجام قطع امید کرده و محروم و مأیوس مانده است؛ زیرا بطور یقین فهمیده است که صور حادثات با حقایق اشیاء ارتباطی ندارد؛ بلکه این صورتها فقط با اجهزهٔ حیّ ما روابطی دارند و همچنین میداند که همهٔ موجودات مدرکه، تنها برحسب استعداد احساس و ادراک ما میتوانند اظهار وجود کنند. گرچه


  1. Epistémologie یکی از مباحث (مابعد الطبیعه) که از مسائلی مانند علم بشر و منشا و ماهیت و اسباب و ارزش آن بحث میکند.
  2. Matérialisme