برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۹۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خیام و جبر
۱۸۷
 

طبیعی است که فیلسوف آزاد منش ما، از این پیش آمدها متأثّر میشده و خواه‌ناخواه بیاناتی، نظماً و نثراً، بر ضدّ این اوضاع مینموده و افکار و عقاید بخصوصی از ناحیهٔ وی، جسته و گریخته، انتشار مییافته؛ که با چنان محیطی ناجور بوده و ارباب ریا و تعصّب را بر او تحریک میکرده؛ اشخاص مقدّس مآب و زهد فروشی که در میان آنان زیاد بوده‌اند، محض از روی خودنمائی و عوامفریبی، در صدد تزییف و تکفیر وی برآمده نسبت الحاد و زندقه باو داده و مبادرت به تشهیر وی برندی و شرابخواری و لاابالیگری مینموده‌اند. و چون حشمت تمام و مقام ارجمند و آوازهٔ بلند داشته؛ مخالفان معاندش، جرئت و جسارت اقدام علنّ ننموده همهٔ این رنگها را در پرده میآمیخته و تمام این نیرنگها را در خفا می‌انگیخته‌اند؛ ولی در هر حال و بالمآل بگوش او میرسیده و بدیهی است که طبع منیع و سرکش او در مقابل این همه ناملایمات، تاب تحمّل نیاورده و گاهی در مجالس انس و میان محارم بزبان میآمده و در مقام مبارزه، معارضه بمثل مینموده و عقاید فاسد آنان را در قاب رباعیات سهل و ساده و درخشانی مانند آیینهٔ صاف و صیقلی برخ آنان میکشیده؛ که از آن جمله است یک سلسله براهین الزامی[۱] که بوسیلهٔ این قسمت از رباعیات خود اقامه نموده و میخواسته است که آنان را بر وفق افکار و عقاید خودشان مجاب و ملزم نماید باینکه شما که از اشاعره بوده و جبری مذهب هستید و ابناء بشر را دارای اختیاری از خود نمیدانید، عقلا و منطقاً، حق ندارید که من و امثال مرا، بر فرض هم که بر طبق ادّعای شما فاسق و فاجر یا ملحد و کافر بوده باشیم، مورد ایراد و اعتراض قرار داده مسئول و معاقب بشناسید؛ چه آنکه بر حسب عقیده و ایمانی که خودتان داشته‌اید و دارید

  ایزد که گل وجود ما می‌آراست، دانست ز فعل ما چه برخواهد خاست  
  بی‌حکمش نیست هر گناهی که مراست؛ پس سوختن روز قیامت ز کجاست؟..  

  1. Argumentum ad huminem یعنی برهانی که از خود خصم گرفته میشود. و آن عبارت از اینست که پارهٔ مبادی و مقدماتی که در نزد خصم مسلم است گرفته شده و با آن دلیلی برای الزام وی اقامه شود. این نوع برهان را منطقیان پیشین ما (دلیل الزامی) نامیده‌اند.