برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۹۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۸۶
خیام
 

بلکه دارای نوعی تعریض مستهزانه و بلیغی است که از خیام بودن آنرا بیشتر از پیش تأیید. و تقویت میکند. در هر حال، ممکن است که این رباعی از خیام نباشد؛ ولی آنچه گفته شد دلیل عدم اصالت آن نیست. و آنچه از اشعار منسوب بخیام بر مبنای جبر ساخته شده منحصر بدان نبوده و در معتبرترین مجموعه‌های رباعیات خیام متجاوز از ده و پانزده رباعی دیگر هم ضبط شده؛ که همه مربوط با مسئلهٔ جبر بوده و در این زمینه‌هاست:–

«نیک و بد را بچرخ حواله مکن؛ که چرخ هزار بار از تو بیچاره‌تر است – خود فلک میگوید تو حکم قضا را بیخود و بیجهة از من میدانی؛ اگر من دستی در این کارها داشتم اوّل خویشتن را از سرگردانی میرهانیدم – صیاد ازل دانه و دامی نهاده و آدمی را در آن میاندازد و هرچه میخواهد میکند و بر گردن او میگذارد – هر آنچه میبایست از روز ازل داده شده؛ غم خوردن و کوشیدن ما بیهوده است – نصیب ما از دیوان قضا همین بوده؛ مـا را چه گناه که قسمت ما را این کرده‌اند – بودنیها همه بوده است غم بیهوده خوردن سودی ندارد – تن را بقضا سپار، کاین رفته قلم – از رفته قلم هیچ دگرگون نشود – رو بر سر لوح بین که استاد فضا آنچه را بودنی بود نوشته است – ایزد که وجود ما را میآراست، میدانست که از ما چه بر خواهد خاست – هر گناهی که مراست بی حکمش نیست؛ پس سوختن من بقیامت ز چه خواست – خدایا، آب و گلم را تو سرشته‌ای، نیک و بد را بر سرم تو نوشته‌ای؛ در این صورت، من چکاره‌ام و چه کاری میتوانم بکنم؟!. و بالاخره،

  تا خاک مرا بقالب آمیخته‌اند، بس فتنه کزین خاک برانگیخته‌اند.  
  من، بهتر از این نمیتوانم بودن؛ کز بوته مرا چنین برون ریخته‌اند».  

و بنا بر آنچه از مدارک و مآخذ موثّق فهمیده میشود، زادگاه خیام نیشابور بوده و غالب اوقات خود را در آنجا بسر میبرده و مردم این شهر، علی الاکثر، اهل نسنّن بوده و بیشتر از اهالی سایر نقاط عالم اسلام تعصّب مذهبی داشته‌اند و از روی این تعصّب اغتشاشاتی هم براه میانداخته اند و قتل و غارتهائی نیز رومیداده است. و