خیام و تناسخ
بنظر علمای (تاریخ ادیان) گردش ارواح بطریق انتقال از جسمی بجسم دیگر که دراویش بکتاشی آنرا (تبدیل قالب) مینامند، عقیدهایست که در همهٔ اقوام ابتدائی، بایجاب پارهٔ علل و اسباب طبیعی و معنوی، طبعاً و بالّضروره، بمنصّهٔ ظهور و بروز میپیوندد. منشأ و علل ظهور و مبانی استناد و اتّکای آن نزد دانشمندان نامبرده کاملاً معلوم و در تألیفات مفصّل آنان مشروحاً مسطور است.
در آن میان، این مطلب نیز مسلّم است که دور ارواح عقیدهٔ عمومی مردم مصر قدیم هم بوده و برای این منظور اجساد اموات خویش را مومیائی میکردهاند که روح آنان پس از مرگ در قالب خود باقی مانده و آنرا ترک و تعویض نکند؛ بنابراین اساس تناسخ عقیدهایست ابتدائی که لااقلّ از ششهزار سال بدین طرف رواج و پیروانی داشته است.
کسی هم که اندکی اهل تحقیق بوده و آشنای تاریخ تصوّف باشد، بخوبی میداند که زمرهای از متصوّفان معتقد به (دور ارواح) بوده مسئلهٔ. حشر و نشر و حیات اخروی را طرز بخصوصی فهمیده و بنحو خاصّی تفسیر کردهاند.
این فرقه، اخلاق ذمیمه را با اشکال بهایم تصویر نموده و بر این عقیده هستند که انسان، پس از مرگ، بر حسب اعمال خود، بشکل و صورت دیگری باز بدنیا بر میگردد و سزای اعمال خویش را، از نیک و بد، هرچه باشد، در مییابد؛ مثلاً، این طایفه معتقدند که شخصی همیشه بدخلق و خشمگین، بعد از مرگ دوباره بشکل سگ بدنیا آمده مدّتی هم در این قالب حیوانی محکوم بامرار حیات خواهد بود. و همچنین شخص محیل و دسیسه باز بسیمای روباه، حریص و گرسنه چشم بصورت گاو، بدخواه و دشمن کام بشکل مار، موسوس و غمّاز بقیافهٔ زنبور زرد.. وهکذا الی آخر... حتّی، این اعتقاد، در نظر آنان، قانون اساسی و مفتاح علم (تعبیر خواب) هم قرار داده شده است.