برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۶۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خیام و شراب
۱۵۵
 

یا رندان سبو بدوش و ساغر بدست باشند. میان گفتاری چنان و رفتاری چنین هیچگونه ضرورت منطقی و ملازمهٔ عقلی وجود ندارد؛ چنانکه بسیاری از گویندگان، که غزلهای عاشقانه سروده‌اند، مزهٔ می را اصلاً و ابداً نچشیده‌اند و بسا داستانسرایان و حکایه‌نویسانی که میدانهای رزم و بساطهای بزم را مانند صورتگران چیره دست تصویر کرده‌اند، هرگز بمصافی نزدیک نرفته و بهیچوجه در محافل عیش و نوش حضور نیافته‌اند، بلکه برخی از آنان مانند نظامی و خاقانی باندازهٔ زهّاد پارسا بوده‌اند و بهیچ یک از صغایر و کبایر دامن نیالوده‌اند.

نظامی بدنبال همان سه بیتی که در بالا نگاشته شد. باجتناب خـود از می و مستی تصریح نموده و این ادعای خویش را با سوگندی عظیم تأیید کرده و میگوید:

  «وگرنه؛ به یزدان که تا بوده‌ام، بمی دامن لب نیالوده‌ام»  
  گر از می شدم هرگز آلوده‌کام؛ حلال خدایست بر من حرام»  

در صورتیکه نخستین ساقینامه‌ای که تذکرهٔ میخانه، تیمناً، با آن افتتاح یافته، همان ساقینامه‌های دو بیتی است که نظامی در آغاز هر گفتاری از شرفنامه با عبارات (بیا ساقی) شروع کرده و مولانا فخرالّزمان آنها را پشت سرهم انداخته و بشکل یک ساقینامهٔ مرتّب و منظّم مفصّل درآورده است.

بنا بمراتب مشروحه، اسناد دائم‌الخمری به خیام یا ادّعای افراط او در میخوارگی لااقلّ خالی از مبالغه و اغراق نبوده و صحّت چنین نسبتی را دربارهٔ او هرگز و بهیچوجه نمیتوان تأیید و تصدیق کرد؛ چنانچه این سوء ظن مقرون بحقیقت میبود؛ او در فنّ مشکلی مانند ریاضیات عالم باصطلاح امروز معرّفی و معروف نمیگردید و از وی درعلم جبر و مقابله اثر مهمّی که این فنّ را بسوی کمال سوق داده و دایرهٔ حلّ معادلات وسعت بخشیده و نظر باهمیّتی که داشته، از طرف دانشمندی مثل (وپکه) ترجمه شده، باقی نمیماند. و تعداد سایر آثار او در حکمت و علوم و فنون معضل دیگر از بیست فقره