برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۵۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

شهرت خیام و علل آن
۱۴۵
 

آنست، فقط زندگی بوده و مخصوصاً یک زندگی است که تا آخرین درجهٔ امکان دارای شرایط راحت و آسایش باشد. همه کس؛ چه دیندار و چه بی‌دین، چه عارف و چه عامی، چه صوفی و چه صافی: خلاصه آنکه هر کس و بهر مذهب و مسلک و صنف و جمعیّت منسوب و منسلک بوده باشد، طالب ثروت و سامان بوده و آنرا از این لحاظ دوست میدارد که وسیلهٔ موفّقیّت در تأمین حظوظ و اذواق خود میداند. همه کس، باستثنای ولگردان، از آرایش خویش فروگذاری و از طهارت و نظافت خودداری نمیکند. همهٔ مردم خوب میخورند، خوب میخوابند، منزل و مضیف‌شان را منظّم و مزیّن میدارند و میکوشند که از محاسن طبیعت و مآثر صنعت، بقدر مقدور، مستفید و مستفیض گردند. اختلاف عقاید و ادیان در جای خود موجود و محفوظ است؛ ولیکن در مقام عمل، یگانه مذهب مختار همین است. در حیات ممالک متمدّن، حالی بارزتر و جالبتر از فعالیّت روزها و شطارت شبها مشاهده نمیشود. کسی نیست که بمفهوم حقیقی کلمه، «تارک دنیا» محسوب گردد؛ حتّی شخصی که بوضع و حال موجود خود قانع باشد، بسیار نادر بوده و شاید، پیدا نشود و چنانچه پیدا شود؛ حتماً، غربی نبوده و معنی مدنیّت امروز را نفهمیده است. فرق اساسی و مهمّ تمدّن کنونی از لحاظ فلسفهٔ معیشت و بالنتیجه از جهة طرز حیات، با قرون وسطی این است. واقعاً هم، در اغلبی از مردم مغرب‌زمین که متدیّن هستند آثاری از فضایل مسیحیّت دیده میشود، در راه انسانیت زجر دیده و رنج کشیده، محضاً للخیر، ملیونها در حال تبرّع است؛ ولیکن کسی وجود ندارد از طرز معیشتی که دین عیسوی توصیه میکند، پیروی نموده و حیاتی مانند زندگانی حواریّون بسر برد؛ همه کس بدنیا با چهار دست و پا چسبیده و سرگرم ذوق و صفای خویش است. فلسفهٔ حیاتی هم که خیام توصیه میکند چیزی جز این نمیباشد. در این صورت، میتوان گفت که کافّهٔ افراد ملل متمدّن امّت خیام بوده و در موقع عمل، همه پیرو مذهب او میباشند و با این حال، اشتهار و اعتبار او را، در نزد مردم مغرب‌زمین، بهر میزانی باشد و بهر پایه‌ای برسد، نمیتوان یک امر غریب و عجیب و شگفت‌انگیزی شمرد».