شهرت خیام و علل آن
در ایران گویندگان بسیاری مانند رودکی، فردوسی، عنصری، منوچهری، فرّخی، سنائی، عطّار، انوری، نظامی، خاقانی، سعدسلمان، مولوی، سعدی، سلمان ساوجی، حافظ، کماالّدین، جمالالّدین، جامی، وحشی، عرفی، هاتف و غیرهم بوجود آمدهاند که همه در آثار خود داد فصاحت داده و در میدان بلاغت کوی سبقت از همگنان ربوده و در انواع نظم، هنر و استعداد شگفت انگیزی از خود نشان داده و برای بزرگان و سرشناسان عصر خود قصاید و مدایحی ساخته و داستانها پرداخته و شاهکارها نگاشته و آثار پایداری از خود بیادگار گذاشتهاند. در این کشور شاعری که تعدادی رباعی برجسته و دلچسب نساخته باشد، خیلی کمیابست و برخی از آنان مثل شهید بلخی، ابوشکور بلخی، رودکی، شیخ ابوسعید، مولوی، باباطاهر، افضل کاشی، اوحدی کرمانی، سعدی، حافظ و دیگران در ساختن رباعی یدبیضا نموده؛ افکار بکر، نکات باریک و مضامین شگرف بکار برده بر همهٔ امثال و اقران خود تفوّق و امتیاز جسته و بالنتیجه وسعت قریحه و قدرت مخیّلهٔ خود را بمنصّه ظهور و بروز رسانیدهاند و بسیاری از آنان در محافل ادبی اروپا و آمریکا معروف گردیده و بعضی از آثار ایشان مورد مطالعه و تتبّع واقع و بالسنهٔ مدنی ترجمه شده؛ حتّی برخی از آنها با کمال بلاغت و براعت بسلک نظم هم کشیده شده است. هریک از آثار سعدی و حافظ، در هر کدام از زبانهای ملل شرقی چندین بار ترجمه شده و هر یک از این ترجمهها چندین مرتبه و چندجور بطبع رسیده است، با وجود مراتب، هیچیک از این سخنوران نامی، در ممالک مغرب زمین، شهرت خارقالعادهای که موجب حیرت و استعجاب گردد نیافته است.
امّا خیام هیچیک از اعاظم زمان خود را مدح نگفته و برای هیچکدام از امرا و سلاطینی که طرف توجّه و مورد عنایت آنان بوده، قصیده یا قطعهای نساخته و مانند شعرای دیگر بساختن ترکیب بندها، ترجیع بندهـا، مسمّطها، مثنویهای مفصّل و