برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۰۲
خیام
 

هستند، نام خیّام هم عمر است. این اسم برای ایرانیان همیشه اعراب و خلیفه‌ای را که سلطنت و مدنیت قدیم ایران را بیک ضربهٔ قاهره فرو ریختند، یادآوری میکند حتّی اشعار خیّام هم که بوی شراب میدهد، چنانچه متصوّفان در صدد تفسیر آنها با معانی مجازی بر نیامده باشند، حرفا بحرف، بمعانی اصلی و حقیقی آنها گرفته میشود و افکار آزادیخواهانهٔ او، درعین اینکه خدا را با وصف «احد وحیّ وقیّوم» تعریف میکند، کمی پائین‌تر از کفر و الحاد تلقی میگردد».

خاورشناس ایران دوست و مدیر متبحّر شعبه‌های فارسی و عربی دانشگاه کامبریج شادروان پرفسر ادوارد برون[۱] که اثر بسیار مهمّی در چهار جلد بزرگ راجع به ادبیات ایران بسلک تحریر کشیده و سه جلد از آنها بزبان فارسی هم ترجمه و منتشر شده در بارهٔ خیّام چنین اظهار نظر کرده است: « عمر خیّام که اکنون در آمریکا و انگلستان شاید از هر شاعر دیگر ایرانی معروفتر و پسندیده‌تر است، در کشور خود از درجه‌ای بسیار پائین‌تر شناخته شده و بیش از شاعری بعنوان یک منجم و یک ریاضی‌دان تعریف میشود و سبب عمده این شهرت خیام در مغرب زمین هم آنست که بر اثر حسن طالع بمترجم شاعری مانند فیتزجرالد تصادف کرده است».

چون مسیو نیکلا در مقدمهٔ ترجمهٔ خود خیّام را شاعر متصوفی تصور کرده که مانند شعرای صوفی مسلک از عشق الهی و عالم ملکوت با تشبیهات و کنایاتی از قبیل می و معشوق و ساغر و سبو و نظایر اینها سخن رانده است مترجم معروف رباعیّات؛ فیتزجرالد[۲] این تصوّرات او را انتقاد کرده و گفته است: «بادهٔ که حافظ در اشعارش توصیف و شاید هم نوش جان کرده، هر چه میخواهد باشد، من اینقدر میدانم شرابی که خیّام در بزم انس و الفت با دوستان و معاشران خود، علی الّرؤس، میخورده سهل است در تنهائی هم محض تر دماغی و داشتن نشاطی که طالبش بـوده مینوشیده و در اشعارش نیز آنرا می‌ستوده، چیزی جز دختر رز نبوده است. مسیو نیکلا، در موقع تفسیر رباعیّات خیّام، کلماتی مانند (آله) و (الوهیّت) را آنقدر بکثرت و وفور


  1. Pr. E. G. Brovne
  2. Fitz Gerald