او را بوضوح میتوان دید. نیمای این اثر مثل عشقی یک شاعر جوان رمانتیک است. در این زمان او و عشقی هر دو در یک راه میرفتهاند. محمد ضیاء هشترودی نوشته است «عشقی اول کسی است که از طرز نوین نیما تقلید کرده و اسلوب افسانه را در تابلوهای ایده آل تطبیق نمودهاست.»[۱] و از طرف دیگر «افسانه» ابتدای زمانی است که نیما خویشتن خود را کشف کرده است. «افسانه» کلید گشایندهٔ استعدادهای بعدی او است. هنر نیما تازه با افسانه شکفته شده است. افسانه در عین حال نقطهٔ عطف ذوق نیماست که او را از کهن سرائی به تجدد متوجه ساخته است. سکتههائی که در آن هست بخود شاعر نیز نشان داده است که ظرف بیان پیچیدگیهای ذهنی و تصویرهای تازهٔ او نمیتواند عروض کهن باشد. نیما در آغاز کار تا سالهای ۱۳۰۲ و ۳ و ۴ همان راهی را میرفته است که دهخدا در سالهای جوانی بهترین اشعار خود را بآن شیوه گفته، یعنی در وزنهای عروضی سادهتر و کوتاهتر و با تعبیرهای شعری تازهای که مشخس کنندهٔ آثار شعرای دوران تحول بعد از مشروطیت است. با شروع دوران شکفتگی و در اثر آشنائی با ادبیات فرنک نیما کم کم براه شعر آزاد و شعر سفید افتاده است. تا سال ۱۳۱۷ که مجله موسیقی بانتشار گذاشته شد نیما دچار یک محاجهٔ درونی است که آیا بکند یا نکند؟ و بالاخره میکند. و چون پیداست که راه تازه با اعجاب و بهت زدگی و بعد با تنفر و رویگردانی دیگران مواجه خواهد شد «ارزش احساسات» را در دفاع از راه تازهای که پیش گرفته است مینویسد و این «ارزش احساسات» دفاع نارسائی است. گذشته ازینکه هنر هرگز با مدافعه سر و کاری ندارد، و اگر داشته باشد نیز وجود یک اثر هنری خود بهترین مدافع آن است.
باین طریق مجلهٔ موسیقی ابتدای کار اساسی نیما است. سه سال کار مثبت، سه سال آزمایش برای تطبیق کلمات و تعابیر زبان فارسی بر وزن غیر عروضی جدید. و با رسیدن ۱۳۲۰ که مجله موسیقی میخوابد نیما دیگر سنگلاخی را پیموده است ... از آن پس نیما نیز مثل دیگران دل در گرو امیدی خواهد بست و پشتیبانی در عالم سیاست خواهد یافت که تنها با توجه به جنبهٔ تخریبی کار نیما باو بال و پر خواهد داد و ناچار او را وا خواهد داشت که بکار خود صورت دیگری، پیچیدگی و قلماندازی بیشتری بدهد و قلم خود را با جرأت بیشتری در میدانهای تازه بجولان بیاورد. و از این پس آثار نیما را پیش از همه در برگزیدهٔ اشعاری باید دید که پرویز داریوش بنام « «شعر نو» بضمیمهٔ مجله سخن نشر داده است و بعد در «پیام نو» که «کار شب پا» را در آن چاپ کرده است و بعد نیز در مجلهٔ مردم. آثاری که درین مجلهٔ اخیر از نیما چاپ شده است برخی هنوز نشانی از یأس و بدبینی گذشته را دارد. «شب قورق»، «جغدی پیر» و «وای بر من» ازین دسته است. و بعد بسراغ مجلههای «اندیشه نو»، «خروس جنگی» و «کویر» باید
- ↑ منتخبات اشعار - صفحهٔ ۱۵۷