برگه:Montazem Naseri3.pdf/۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
( ۳ )

پوشیده نیست که جلد دویّم منتظم ناصری بشرح وقایع سنهٔ هزار و صد و نود و سه که سال انتقال کریمخان زند است ختم شد و این مجلّد میباید بحوادث سنهٔ هزار و صد و نود و چهار ابتدا شود امّا اکر قبل از شروع بآن وقایع تمهید مقدّمه ننماید چنانکه باید و شاید کتاب جامع نباشد و مرام کامل نکردد چه ذکر نسب جلیل فرخنده ایل قاجار و بیان سیر و آثار معظمه اسلاف و آبای ملوک کامکار این سلسلهٔ علیّهٔ باتمکین و وقار در این محلّ و مقام از رؤس مسائل و معظمات مطالب و مهام است تا اهمالی در این باب نشود و اغفالی در فتح ابواب و بسط اسباب بکار نرود بدواً بایراد مقدمه میپردازد تا کار را بر مطالعه کنندکان سهل و آسان سازد این تألیف بدرستی و راستی وافی کردد و فقط همین مجلّد برای استدراک کلیّهٔ منظور و مقصد کافی باشد

همچنین مخفی نماند که درین کتاب نیز همان سبک و طریقه را که در مجلّدات سابقهٔ منتظم ناصری اختیار کرده‌ایم ملحوظ و مرعی خواهیم داشت یعنی پس از اتمام و تحریر وقایع داخلهٔ ممالک محروسه و نکارش سیر ملوک معظّمه هر سال حوادث مهمّهٔ واقعه در تمام روی زمین و اقطار کرهٔ ارض را مسطور خواهیم نمود،و صاحب‌نظران که تتبّع و تصفّح صحایف و کتب اخبار یکی از شئون و افکار پسندیدهٔ ایشانست دانند که اتّفاقات و سوانح عظیمهٔ مائهٔ نوزدهم مسیحی یا قرن سیزدهم هجری چندان اهمیّت دارد و جاذب نظر دقّت و اطّلاع است که شاید آن نیز بر درجهٔ حسن و محسّنات این کتاب بیفزاید و فی المثل چون یاره و خلخال دست و ساعد شاهدان بدیع الجمال باشد و من اللّه التوفیق فی کلّ الاحوال

مقدّمَة

مورّخین مُعتبر و مُصنّفین محترم مائهٔ سیزدهم هجری در اصل اصیل و نسب باتبجیل ایل جلیل قاجار و امرای این سلسله باشوکت و اقتدار هریک بقدر مساعدت کتب و اسباب و جمع‌آوری دفاتر و اسناد و بذل جهد و اجتهاد استقصائی نموده‌اند و شرحی نوشته بنابراین پسندیده و بهتر آنست که ما اوّلاً بعضی مسطورات ایشانرا عیناً و برخی را بطُور خلاصه و تنقیح عبارت ذکر و ایراد کنیم بعد از آن خود براه تحقیق و تدقیق پوئیم و آنچه را صواب و موشّح بتصدیق اولی‌الالباب است و مطابق با واقع دانسته و سنجیده‌ایم بزبان قلم آورده و کوئیم پس شروح مزبُوره از قرار ذیل است

در کتاب ملوک‌الکلام که مرحوم آقای میرزا تقی علی‌آبادی از رجال معظّم از قول خاقان خلدآشیان مغفور فتحعلی‌شاه طاب ثراه نوشته چنین مسطور است

نخست کوهر پاکم پیش از آلایش آب و خاک از صلب پاک ترک بن یافث بن نوح تا زمانیکه مقتضی ظهور کشت شاناً بشانٍ و حالاً بحال تکمیل ترتیب پذیرفت – تفصیل این اجمال آنکه ایل جلیل قاجار از اُروغ میمون آق‌قوینلوی ترکمانیه و آن قبیلهٔ نبیله از اولاد ترک بن یافث بن نوح که بیافث اغلان مذکور و بکثرت اولاد و احفاد مشهور قبایل و عشایر نتیجهٔ یک نسل و فرع یک اصل ازو منشعب کشته پس از تسخیر ممالک شرق و شمال در ترکستان و چین و صقلاب و ختا و ختن جای‌کیر شدند دو طایفه از آن ملقّب به آق‌قوینلو و قراقوینلو اکثری از بلاد روُم و شامات و دیار بکر را بحیطهٔ تصرّف درآورده بعزیمت ایران مُصمّم و در اندک زمان ایرانرا مسخّر و آن را بسه قسمت کردند که متون تواریخ و بطون اخبار از آثار و کردار سلاطین بااقتدار آن دو طایفه حاکی و حاوی است جمعی در کنجه و تبریز و ایروان ساکن و رایت سلطنت در ممالک آذربایجان و کرج و عراق و فارس افراختند آبای کرام و اجداد باعدل و داد ما در استرآباد و کرکان بعد از استیلا بر ترکمانان دشت قبچاق تمکّن و بهرهٔ در مرو شاهیجان توطّن جُسته بر اکثر بلاد خراسان حکمران و فرمان‌روا شدند – شاهقلیخان پدر پنجم ما که سرخیل آن انجم بود

پس از انقضای مدّت حکمرانی ازین جهان فانی درکذشت و زمام اختیار آنحدود بفرزند ارشد خود فتحعلی خان بازکذاشت

او امیری