برگه:ModireMadrese.pdf/۱۶۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مدیر مدرسه
 

چلپ و چولوپ روبوسی کردیم و پهلوی دست خودش جا باز کرد و گوش تا گوش جیره خور‌های فرهنگ و «تبریکات صمیمانه» و «ارادت‌های غایبانه» و «فیض حضور» و بدگویی از ماسبق و هندوانه‌ها و پیزرها! و دو نفر که قد و قواره شان بدرد گود زورخانه می‌خورد یا پای صندوق انتخابات شیرینی بمردم میدادند. «نکند همان دو تایی باشند که رییس فرهنگ را عوض کرده‌انذ ?...» نزدیک بود شیرینی را توی ظرفش بیندازم که دیدم بسیار احمقانه است. سیگارم که تمام شد قضیهٔ رییس فرهنگ قبلی و آن دو نفر را درگوشی ازش پرسیدم، حرفی نزد. فقط نگاهی کرد که شبیه التماس بود و من فرست جستم وضع معلم کلاس سوم را برایش روشن کنم و ازو بخواهم تا آنجا که می‌تواند جلوی حقوقش را نگیرد.

و از در که آمدم بیرون تازه یادم آمد که برای کار دیگری پیش رییس فرهنگ رفته بودم.

۱۶۰