پرش به محتوا

برگه:ModireMadrese.pdf/۱۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مدیر مدرسه
 

– چطور ? از کجا خبر داشته باشم ?

– هیچی ... میگند دو تا از کار چاق‌کن‌های انتخاباتی یارو از صندوق فرهنگ حقوق می‌گرفته‌اند؛ شب عیدی رییس فرهنگ حقوقشان رو زده.

– عجب ! پس اونم میخواسته اصلاحات کنه! بیچاره.

و بعد. از این حرف زدیم که الحمدلله مدرسه مرتب است و آرام و معلمها همکاری می‌کنند و او بتلویح حالیم کرد که ناظم بیش از اندازه همه کاره شده است و من فهمیدم که باز لابد مشتری خضوصی تازه‌ای پیدا شده است که سر و صدای همکارها بلند شده، و بعد حرف را کشیدم بزندگی معلم کلاس سه که قرار بود حقوقش را از فروردین قطع کنند و درس دانشکده‌اش هم که از مدتها پیش قطع شده بود. معلوم شد نه پدر و مادرش چیزی از ولایت می‌فرستند چون با هم میانه‌ای ندارند و نه تشکیلاتی کمکی باو میکند. و فعلا همان جیرهٔ زندان را دارد و خوشبخت است که سیگاری نیست و ازین حرفها ...

۱۵۶