برگه:ModireMadrese.pdf/۱۵۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۷

اواخر تعطیلات نوروز رفتم بملاقات معلم ترکه‌ای کلاس سوم. ناظم که با او میانهٔ خوشی نداشت. ناچار با معلم حساب کلاس پنج و شش قرار و مدار گذاشته بودم که مختصر علاقه‌ای هم بآن حرف و سخن‌ها داشت. هم بوسیلهٔ او بود که میدانستم نشانی‌اش کجا است و توی کدام زندان است و در کدام بند و سوراخ. در راه قبل از همه چیز خبر داد که رییس فرهنگ عوض شده و اینطور که شایع است یکی از همدوره‌ایهای خود من جایش آمده گفتم:

– عجب ! چرا ؟ مگه رییس قبلی چیش کم بود ؟

– چه عرض کنم. میگند پا تو کفش یکی از نماینده‌ها کرده. شما خبر ندارید?

۱۵۵