برگه:ModireMadrese.pdf/۱۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مدیر مدرسه
 

– اما نه اینقدر که مدرسه تعطیل بشود خانم. و لابد بعرضتون رسیده که همکارهای شما خودشان نشسته‌اند و تصمیم گرفته‌اند که هجده ساعت درس بدهند. بنده هیچکاره‌ام.

– اختیار دارید.

و نفهمیدم با این «اختیار دارید» چه می‌خواست بگوید. اما پیدا بود که بحث سر ساعات درس نیست. آناً تصمیم گرفتم امتحانی بکنم:

– اینرا هم اطلاع داشته باشید که فقط دو تا از معلم‌های ما متأهلند.

که قرمز شد و برای اینکه کار دیگری نکرده باشد برخاست و حکمش را از روی میز برداشت . پا بپا می‌شد که دیدم باید بدادش برسم، ساعت را از او پرسیدم. وقت زنگ بود. فراش را صدا کردم که زنگ را بزند و بعد باو گفتم بهتر است مشورت دیگری هم با رییس فرهنگ بکند و ما بهر صورت خوشحال خواهیم شد که افتخار همکاری با خانمی مثل ایشان را داشته باشیم و خداحافظ شما.

۱۱۴