برگه:MaskhKafkaHedayat.pdf/۱۰۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مسخ

که سابق پدر و مادر و گره گوار می نشستند قرار گرفتند. دستمال سفرهٔ خود را باز کردند و کارد و چنگال را بدست گرفتند. فوراً مادر با یک ظرف گوشت در چهارچوبهٔ در ظاهر شد. خواهر پشت در یک بشقاب دیگر پر از سیب زمینی آورد. از غذاها بخار غلیظی متصاعد میشد. وقتیکه غذا را جلوی آنها گذاشتند اجاره‌نشین‌ها روی غذا خم شدند برای اینکه قبلاً امتحان کرده باشند و کسیکه در میان آنها نشسته بود و بنظر میآمد مقام رسمی داشت یک تکه گوشت را در ظرف برید ظاهراً برای این بود که بداند مغزپخت شده و یا باید به آشپزخانه پس بفرستند. اظهار رضایت کرد و دو زن که با اضطراب متوجه عملیات او بودند لبخند خوشحالی زدند.

خانواده در آشپزخانه غذا میخورد. معهذا پدر قبل از آنکه به آنجا برود آمد باطاق ناهار سرکشی بکند. کلاه را بدست گرفته یکبار بهمهٔ مهمانان کرنش کرد و میز را دور زد. اجاره‌نشین‌ها بلند

۱۰۹