برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۹۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

هرکس تصدقی بکند، به فقرا اطعام نماید. از یک طرف با این بلور آلات و اوضاع شکوه و تبذیر و اسراف، سیاهی دیگ و لباس آشپز و دستمال ظرفشویی و طعم آفتابه لگنهای ایران، در شیلان‌کشی[۱] هیچ‌ملت دیده نمی‌شود. در دستگاه خیلی مختصر متنظفین[۲] سایر ملل، سالی صدذرع کتان برای دستمالی ظروف مطبخ، و تمیز کردن گرد روی طاقچه‌ها و در و آقوشقه[۳]‌ها کافی نیست. از همه اینها خواننده می‌تواند به خوبی دریا بد که صورتپرستی وطن ما تا کجا رسیده و معنی چگونه از میان رفته! بوی چرک دستمال آشپز را که از دور شنیده می‌شود با عطر ادویه‌جات رفع می‌نماید و او را، یعنی ادویه را، جزو اعظم طبخیات می‌دانند. اما صابون در این بساط عریض و دستگاه مطول اکسیر است. هرجا که مطبخ می‌بینی به نظر تونهٔ حمام می‌آید.

رفتم میان رختخواب. از تفکر ترتیب این اوضاع دو ساعت خوابم نبرد. صبح بعد بیدار شدیم. امین‌آقا مهماندار ما آمد، گفت آقا میل دارد چایی را خدمت ایشان بخورید. عرض کردم استدعا می‌کنم چایی را در منزل که متعلق به حضرت ایشان است بخوریم. دو سه کاغذ مختصر واجبی دارم، بنویسم و شرفیاب شوم، یعنی خواستم بیقید وتکلف یک‌فنجان چایی را آسوده بخورم، مجلس آقا قدری بی‌مانع باشد که بتوانیم صحبت نماییم. بعد از یک ساعت رفتیم به حضور، تعارف و مرحمت زیاد نمودند. آقا فرمود اول به من بگویید که سبب آبادی، و ترقی صنایع، و ازدیاد ثروت و قدرت فرنگیها چه چیز است؟ و معنی «سیویلیزاسیون[۴]» که برای من تهذیب اخلاق ترجمه کرده‌اند، چیست؟ گفتم قبل از اینکه جواب فرمایشات حضرت‌آقا را عرض کنم اول باید ساحت عقاید


  1. سفرهٔ رنگارنگ انداختن.
  2. اشخاص نظیف و تمیز
  3. آقشقه: در یا پنجره‌ای که پاشنه ندارد. ارسی
  4. تمدن.
۹۲