در مسئلهای که مسلماً نفع ملت در اوست هر کز اختلافی در میان آنها نبوده و نیست، اگرچه جنگ آفریقای جنوب و خسارت دوهزار کرور ثروت باشد.
حسین چون در روسیه تربیت شده، در مدارس روس [درس] خوانده، میان ملت روس نشو و نما یافته، روسیه را مداحی مینمود. طول و عرض ممالک روسیه را بیان میکرد؛ در یک طرف مملکت آفتاب طلوع می کند در طرف دیگر ظهر است. در این مملکت وسیعه رودخانههای کشتیرو، صحاری مسطح با صد و سی میلیون (۲۶۰ کرور) تبعهٔ کارکن، بیشههای هزار فرسخی، هشتاد خروار (دوهزار پوط) طلای حاصل یکسالهٔ معادن، سنگهای قیمتی و نقره و پلاتین و سرب و زغال سنگ بیحد و حساب است. همهٔ اینها را با کمال فصاحب تشریح مینمود. در آینده روسیه را مالک کل آسیا، و از اسلامبول تا پکن تابع فرمان روس میشمرد، و در این باب ایراد ادلههای قدیم خارج از موضوع و حیّز انتفاع میکرد.
حسین ناطق غریبی است. در فصاحت و بیان و احداث کلمات جدیده و معانی لطیف و دلچسب از رفقای ما ممتاز است. در اکثر فضایل نفسانی و شرف انسانی بهرهٔ کافی دارد، مگر اینکه قدری متعصب است و ضاحک[۱] بلاتعجب؛ چنانکه گاهی از ضحک خود در انظار بیادب به قلم میرود. مکرر اتفاق افتاده که از حضار حرکت غیر مضحک صادر شده یا حرف معتادی[۲] زده؛ مثلاً از بیرون آمده گفته هوا بسیار گرم است بارش خواهد شد حسین خندیده، و قایل[۳] رنجیده. در محاوره که گاهی تعصب را ممزوج فصاحت خود کرده، اثبات ایراد خود را ادلههای صوری می