برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۴۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

پس همه حق گویند و طریقهٔ واحده می‌پویند. و اگر دیگران با عناوین مختلفه خدا می‌خواهند و خالق می‌جویند چون جز من خدای دیگر و خالق مکرر نیست البته مقصود و مرجع آنها باز منم. وحدت الله را ذرات کاینات گواه است؛ زیرا که موجودات مرکب از ذرات است، و هر ذره‌ای فی‌حده هم واحد و هم حامل وحدت می‌باشد.» و سپس یکسره به عالم عرفان قدم می‌نهد واز گفتگوی خود با مرتاض هندی چنین می‌نویسد: «گفتم ذکر شما چیست؟ گفت فکر. گفتم عبادت شما چیست؟ گفت حضور. گفتم قبله‌ات کدام است؟ گفت بیطرفی. گفتم معبد شما کجاست؟ گفت دل. گفتم سالک کدام طریقی؟ گفت راستی. گفتم معبودت کیست؟ گفت حقیقت. گفتم در کجاست؟ گفت در همه‌جا و هر کس.»

کتاب مسالک‌المحسنین پس از سخن دربارهٔ ادیان و مذاهب به مسائل جهانی و پولتیکی می‌پردازد؛ و از آنجمله اتحاد آسیاییها را مطرح می‌سازد و می‌گوید: «منافع زندگی عموم ملت آسیا مشترک است و همهٔ آنها چون اعضای یک بدن، به معاونت و محبت یکدیگر محتاج ومجبورند.» اما چرا «عموم ملت آسیا به معاونت یکدیگر محتاج و مجبورند» و چرا «منافع زندگی» آنان «مشترک» است؟ آیا این معاونت برای کسب رفاه و ترقی است؟ اینکه در مورد تمام بشریت نیز صادق است. و آیا آنان در قبال چه چیز «اشتراک منافع» دارند؟ ظاهراً جواب این سؤالات را باید به صورت اشتراک منافع آسیاییها در قبال فرنگان و معاونت آنان را برای جلوگیری از هجوم غاصبانهٔ اجنبیان فهمید. ولی اگر کتاب چنین منظوری هم داشته باشد نتوانسته است آن را به روشنی بیان کند زیرا از پولتیک دول فرنگ و استعمار به نحوی بسیار سطحی و پر از تناقض سخن می‌گوید. مثلاً در مورد استعمار فرانسه، در عین حال که می‌گوید «فرانسه در آسیای قریب و اقصر بازار تجارت می‌جوید و مستملکات دارد، میان این دولت و