برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۴۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

حربهٔ قاطع دشمنان دین ما نمی‌کنند. بعد از اندکی، از نسج و الفت سیصد ملیان ملل اسلام قدرت مدهشه‌ای تشکیل گردد که در مرکز او امور عالم فیصل یابد و اوامرش را حکمداران دنیا اطاعت می‌کند. و برای حفظ اسلام وجوب این اتحاد مسلم است.»

اما فکر جهنده و پویندهٔ نویسنده از اتحاد اسلام هم بیشتر می‌رود و از نفی تعصب در دین سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «ادیان هر قوم از فضایل روحانی، و احترام عواید او از خصایص ممدوحهٔ تمدن و انسانی است. ایام جهل و تعصب گذشته و به دورهٔ آزادی عقاید و احترام ادیان ملل داخل شده‌ایم. و کلام خود را با این نظر عرفانی تکمیل می‌کند که «هر کس هرچه می‌داند او را حق می‌پندارد، و هر طایفه هرچه دارد به او خوشنود است. ناشرین این همه عقاید متبانیه و اقوال مختلفه اعلم و اعقل اعصار خود بودند. پس بهتر آن است که در محاوره هر کس رأی و دلیل خود را واضح و ساده بگوید و ایراد کند، و در عدم قبول «لکم دینکم ولی دینی» را میزان عمل نماید.» و در معنی دین و مذهب می‌گوید: «معنی دین عبارت از عبادت معبود یا معرفت خدا است، معنی اصول دانستن اساس احکام معنی فقه، تشخیص حقوق و تعیین حدود.» و خطاب به مذهبیهای قشری اضافه می‌کند که «اگر آدم گمراه نباشد، نیک و بد را در نفس عمل می‌شناسد نه در خوف سزا و طمع جزا. معنی عبادت را در معرفت نفس و محبت نوع می‌فهمد نه در عادت بیحظور و کلمات نوظهور.»

و سپس یکباره خیال تمام متعصبین مذهبی را راحت می‌کند: «اساس همهٔ مذاهب خدا پرستی است، و حرارت و نور اثر تجلیات وجود واحد و مربی کاینات است [و] شریعت روح‌الله معرفت شرف نفس، حفظ وجود، محبت نوع مساوات تمامی خلقت.» و از قول روح‌الله می‌گوید: «اگر ناشرین ادیان مبعوثین من هستند